عصر ساختمان- کوچه صدتومانیها، کمی بالاتر از میدان محمدیه، درست همجوار با بازار تهران قرار دارد. کوچهای باریک و بلند، همجوار با بازار دروازهنو که حالا تغییر چهره داده و دیگر خبری از سکونت تاجران سرمایهدار در آن نیست.
به گزارش پایگاه خبری «عصر ساختمان» به نقل از خبرآنلاین؛ کوچه صدتومانیها، کمی بالاتر از میدان محمدیه، درست همجوار با بازار تهران قرار دارد. کوچهای باریک و بلند، همجوار با بازار دروازهنو که حالا تغییر چهره داده و دیگر خبری از سکونت تاجران سرمایهدار در آن نیست.
ناصرالدینشاه که ارگ سلطانی خود را بازسازی کرد، دستور داد در بناهای اطراف آن هم افراد متمول ساکن شوند چون معتقد بود نباید تفاوت فاحشی بین ارگ و ساختمانهای اطرافش وجود داشته باشد.
دستور ناصرالدینشاه سبب شکلگیری کوچههایی مثل «حاجیها» و «صد تومانیها» در تهران شد که اشراف و رجال، همچنین تاجران و بازرگانهای صاحبنام در آنها اقدام به خانهسازی کردند.
در کوچه «حاجیها» که یکی از کوچههای معروف محله عودلاجان بود، افراد پولدار ساکن شدند. همه آنها حاجی نبودند، اما تاجر و رجالی بودند که بهدلیل تمکن مالی بالا میتوانستند به سفر حج بروند. در قدیم نیز رفتن به مکه کار سختی بود و هزینه زیادی داشت؛ سفری که 2- 3سال طول میکشید و فقط پولدارها میتوانستند با اسب و شتر به این سفر بروند.
عودلاجان؛ محله پولدارها
«نصرالله حدادی» تهرانشناس درباره محله عودلاجان، بهعنوان محله پولدارهای تهران میگوید: «برای استنباط اینکه در چه محلهای پولدارها زندگی میکردند، فقط کافی است کوچههای صد تومنیها و حاجیها و گذر پامنار و حتی خانه افرادی که جزو پولدارهای تهران بودند را روی نقشه تهران قدیم پیدا کنیم. آنوقت متوجه خواهیم شد که همه این کوچهها و بخشی از گذرها که به بازار ختم میشدند، در محله عودلاجان قرار گرفته بودند. عودلاجان در دوره قاجار جزء مناطق اعیاننشین پایتخت بهشمار میرفت. مجموعه کاخ گلستان، گذر پامنار، کوچه صد تومنیها، کوچه حاجیها و... در محله عودلاجان واقع شده و افرادی مثل قوامالدوله، نصرالدوله، مدرس، مؤتمن الاطباء، امین نظام، عزتالدوله، ملک الشعرا و نامهای آشنای دیگری از عصر قاجار بودند که با این محله پیوند خوردهاند.»
کوچه «صدتومانیها» یا کوچه «تختپل» که سالهاست به «شهید محمد بختیاری» تغییرنام داده، از دیگر معابری بود که پولدارها در آن زندگی میکردند. درباره علت نامگذاری این کوچه 3روایت وجود دارد؛ نخست اینکه این کوچه در زمان قاجار محل زندگی تاجران بازار بوده که سرمایه هر کدام از آنها صد تومان بود که آن زمان سرمایه زیادی به حساب میآمد. روایت دوم این است که خانههای این کوچه چنان اشرافی و پرزرق و برق ساخته شده بود که ارزش هر کدام به صد تومان میرسید. نظر سوم که مرحوم «جعفر شهری» در کتاب «طهران قدیم» هم به آن اشاره کرده، سکونت یک تاجر در این کوچه بوده که سرمایهاش در زمان قاجار صد تومان بوده است. البته بعدها تاجران دیگری در این کوچه ساکن شدند و اینجا به سکونتگاه ثروتمندان تبدیل شد.
درباره نامگذاری این کوچه به «تختپل» هم گفته میشود پلی در ابتدای این کوچه روی جوی بزرگ آن که در خیابان خیام روان بود، قرار داده شد و مدت کوتاهی به این اسم معروف شد.
«رحمت عمولی» یکی از ساکنان قدیمی محله میگوید: «در این کوچه خانههای یکطبقه و اعیانی وجود داشت که آجری بودند و حیاط بزرگی داشتند. دورتادور حیاط، اتاقهایی وجود داشت که با در به همدیگر راه داشتند. زیرزمین خانهها هم همینطور بود و به همدیگر متصل بودند.»
به گفته او، خانههای این کوچه بین 800 تا 2500متر مربع مساحت داشتند و در هر خانه، اصطبل کوچکی برای نگهداری اسب و قاطر ساکنان خانه وجود داشت.
«حمیدرضا حسینخانی» هم به نقل از پدربزرگش میگوید: «ابتدای کوچه طاق کوچکی وجود داشت و سراسر کوچه و حیاط خانهها پر از درختهای اقاقیا، سیب و خرمالو بود. بیشتر اهالی این کوچه، تاجرهای بازار بودند که با پای پیاده یا سوار بر الاغ و اسب به بازار میرفتند و حسابهای خود را از مغازهدارها میگرفتند.»
او ادامه میدهد: «بین مردم ضربالمثل شده بود که هر کسی پول زیادی داشت و در خانههای اشرافی زندگی میکرد، میگفتند فلانی اهل کوچه صدتومانی است.»
بیشک چنین افرادی معنی فقر را نمیفهمیدند؛ همانطور که جعفر شهری در کتاب «شکر تلخ» توضیح داده که با وجود قحطی در تهران، اهالی کوچه حاجیها با دیدن گرسنگی مردم که در خوردن سگها و گربهها هم ابایی نداشتند، تعجب میکردند.
سکونت کالا به جای انسان در خانهها
کوچه صدتومانیها، کمی بالاتر از میدان محمدیه، درست همجوار با بازار تهران قرار دارد. کوچهای باریک و بلند، همجوار با بازار دروازهنو که حالا تغییر چهره داده و دیگر خبری از سکونت تاجران سرمایهدار در آن نیست. خانههای ویلایی به آپارتمان تبدیل شدهاند و در بیشتر خانهها کالا و موادغذایی مغازهدارها نگهداری میشود.
گفته میشود آخرین خانه قدیمی این کوچه پاییز سال1396 تخریب شد تا در آن چند ملک ساخته شود. این خانهها معماری خاصی داشتند و دارای کاشیکاریهای بینظیر، آینهکاریهای هنرمندانه و نقاشیهای خارقالعاده بودند.
عصرها که حجرهداران بازار به خانههایشان در کوچه صدتومانی برمیگشتند، مهترها اسب و قاطر را زین میکردند. صاحبنامهای بازار سوار بر اسب و قاطر در بازار گشت میزدند و پی طلبهایشان از مغازهداران و خردهفروشها میرفتند. این قصه هر روزهای بود که در کوچه صدتومانی، کمی بالاتر از میدان محمدیه و درست همجوار بازار تهران تکرار میشد؛ کوچهای باریک و بلند که درست روبهروی بازار دروازهنو قرار دارد و از زمان شکلگیریاش در دوره قاجار به کوچه صدتومانی شهرت داشت.
«محمد افقی» قدیمیترین ساکن این کوچه میگوید: «دلیل نامگذاری این کوچه به صدتومانی این است که در زمان قدیم سرمایهداران بازار در آن سکونت داشتند و میگفتند سرمایه هرکدام صد تومان است که در دوره قاجار رقم چشمگیری بود. خانهها خیلی بزرگ بودند و هر خانه اصطبل و خدم و حشم داشت.» از باغهای بزرگ خرمالو و سیب این عمارتها، تک درختهایی در حیاط آپارتمانهای نوساز باقی مانده است که از دیوارهای بلند و از پشت نردههای فلزی به کوچه سرک کشیدهاند. تنها خانه قدیمی مربوط به دوره قاجار هم چند ماه پیش در این کوچه تخریب شده تا ملکی چند طبقه در آن ساخته شود.
قدیمیهای محله مولوی هنوز هم درختان اقاقیا را به خاطر دارند که سرتاسر کوچه را پر کرده بود و خانههایی با متراژ هزار و 500 تا 2هزار مترمربع و حیاطهای مرکزی و اتاقهای پنجدری را. همجواری با بازار چند سالی است که آپارتمانهای این کوچه را به انباری برای نگهداری از کالاهای عمدهفروشان مواد غذایی تبدیل کرده. مسجد «مقدس» نام قدیمیترین مسجد کوچه است که جز یک مأذنه قدیمی، بقیه اجزای معماری 150 ساله آن از بین رفته است و تنها سردر یک عمارت قاجاری درست در انتهای کوچه به چشم میخورد.