عصر ساختمان- پراکندگی سفالهای سطحی محوطه میدانِ بزرگ شهرستان پلدختر نشان میدهد این محوطه پس از وقفهای دراز مدت، بار دیگر در قرنهای دوم اسلامی تا پایان دوره ایلخانی مسکونی بوده است.
به گزارش پایگاه خبری«عصرساختمان» به نقل از ایسنا، امیر منصوری کونانی، سرپرست هیات گمانه زنی، به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم محوطه میدانِ بزرگ شهرستان پلدختر استان لرستان با اعلام این خبر گفت: مطالعات محوطه میدانِ بزرگ، به منظور مشخص کردن عرصه واقعی محوطه در محدوده بلافصل اطراف آن اجرا شد.
او محوطههای باستانی را کتاب نوشتههایی اسرار آمیز از زندگی پیشین و هویت ملی گذشتگانی دانست که امروزه در مالکیت مردم یا ارگان های دولتی قرار گرفتهاند و نیازمند پاسداشت دایمی برای جلوگیری از فعالیتهای مخرب انسانی هستند.
وی با بیان اینکه گام نخست برای حفظ این آثار ارزشمند ثبت در فهرست آثار ملی کشور و نیز تعیین عرصه و حریم آنها است، گفت: محوطه میدانِ بزرگ از محوطههای مهم و کلیدی دهستان «جایدر»، در بخش مرکزی پلدختر و از لحاظ استراتژیکی مسلط بر تمام دره رود جایدر و معابر ارتباطی آن است که پتانسیلهای فرهنگی – تاریخی ویژهای دارند.
او با بیان اینکه منطقه جایدر (نام قدیمی جلگه پلدختر) و میان میدانِ بزرگ که برای نخستین بار در گزارشهای «سر هنری راولینسون» از آن یاد شده است، در سال 1385 توسط هیئت بررسی باستان شناختی شهرستان پلدختر در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید، گفت: با توجه به اینکه آثار باستانی محدوده فضای منطقه جایدر و روستاهای تابعه، روی نقشه طرح هادی مشخص نشدهاند، حفظ عرصه و مشخص کردن حریم محوطه میدانِ بزرگ به منظور جلوگیری از خطر گسترش بیش از حد فضای مسکونی روستای میدان بزرگ مورد بررسی علمی قرار گرفت و با توجه به دارا بودن ظرفیتهای فرهنگی، امیدواریم در آینده مورد مطالعه هدفمند قرار گیرد.
وی با تاکید بر اینکه منطقه جغرافیایی جایدر که در حدفاصل استان های لرستان، ایلام و مشرف به مسیر خوزستان در محل تلاقی رودخانههای سیمره و کشکان و کرخه قرار گرفته، در زمان باستان از اهمیت خاصی برخورار بوده است، با اشاره به استعداد و توانمندی کشاورزی و خاک حاصلخیز این منطقه بیان کرد: شرایط زیست محیطی موجود، وضعیت مناسبی را برای انسانهای یکجانشین و تولید کننده غذا به وجود آورده است بنابراین سرتاسر این سرزمین کهن به خاطر موقعیت زیستگاهی از دیرباز تا مدتی پیش، جمعیت انبوهی را در خود جای داده است.
این باستانشناس با بیان این نکته که محوطه میدان بزرگ از محوطههای مهم و کلیدی در بخش مرکزی دره میان کوهی کوهدشت، در یک مدخل استراتژیکی قرار گرفته است، افزود: نزدیکی این محوطه با محوطههای حوزه آبگیر سد سیمره و همچنین محوطههای باستانی سیمره یا درهشهر، دهلران و دشت خوزستان و از طرفی فلات مرکزی ایران و محوطه های باستانی میان رودان، آن را در قلب منطقهای با فرهنگهای دوران تاریخی و اسلامی قرار داده است.
او افزود: دره میانکوهی جایدر و میدان که موقعیت جغرافیایی آن قابل توجه است، از جمله مناطقی است که از نظر استراتژیکی، در میان جامعههای دوران تاریخی تا کنون، بر سر مسیر یکی از راههای ارتباطی – مبادلاتی شناخته شده واقع شده است و از این میان نمیتوان جنبشهای فرهنگی – اقتصادی کوچنشینان گلهدار را در ارتباط با حمل ونقل کالاهای معیشتی مورد نیاز جوامع زاگرس دور نگه داشت.
منصوری کونانی استعدادهای زیست محیطی دره رود جایدر و وجود رودخانه سیمره در سمت جنوب و رودخانه کشکان در سمت شرقی آن و دیگر رودخانه ها و چشمه- سارهای فصلی که براساس شواهد زمانی اراضی پیرامون محوطه میدان بزرگ را مشروب میکرده است را به همراه زمینهای مناسب و مرغوب برای کشاورزی از مهمترین دلایل شکل گیری این محوطه و استقرار بشر در دورانهای مختلف فرهنگی اعلام کرد و گفت: از دیدگاه ژئومورفولوژی و هیدروژئولوژیکی و از نظر کشاورزی، زمینهای این منطقه بسیار غنی هستند و خاک زمینهای این منطقه دارای، «آلفی سولها» و «مولی سولها» است که باعث حاصلخیزی این منطقه شده است.
او با اشاره به این که این نوع خاک بر اثر طغیان و رسوبات رودخانهای به وجود آمده است، گفت: در پی انجام مطالعات ابتدا نقشه توپوگرافی توسط گروه نقشه برداری هیئت محوطه میدان بزرگ تهیه شد و سپس توسط هیئت، مورد بررسی سطحی قرار گرفت که در نتیجه آن ادوار تاریخی و اسلامی شناخته شد.
به گفته وی، با استفاده از توپوگرافی محوطه، بافت و رنگ خاک و دامنه پراکندگی دادههای سطحی، ایجاد محل گمانهها تشخیص داده شد.
منصوری کونانی بااشاره به اهمیت یافتههای سفالی شاخص محوطه میدان بزرگ از دوران تاریخی اشکانی با توجه به قطعات سفالینههای جلینگی گفت: این سفالها با توجه به خصوصیات فنی و گونهشناسی، حکم سکه را در مطالعات باستانشناختی دوران اشکانی ایران دارد.
به گفته این باستانشناس، محوطه میدانِ بزرگ بنابر پراکندگی سفالهای سطحی پس از وقفهای دراز مدت مجدد در قرون دوم اسلامی تا پایان دوره ایلخانی مسکونی بوده است.
او در ادامه گفت: با توجه به کهنترین تبادلات فرهنگی – تکنولوژیکی در دوران تاریخی و اسلامی چنین به نظر میرسد که منطقه مورد مطالعه به دلیل موقعیت جغرافیایی ممتازی که در گذشته داشته و قرار گرفتن در مسیری ارتباطی که شمال و جنوب ایران، فلات مرکزی و میان رودان را به هم پیوند میداد و نیز با اشاره به موضوع بازتاب جابهجایی گروههای جمعیتی از طریق پلهای ارتباطی که بر روی رودخانههای کشکان و سیمره وجود دارد، همیشه جوامع انسانی و کوچرو را ترغیب می کرده که این منطقه را برای اسکان انتخاب کنند.
وی با اشاره به مستندات ارائه شده که اهمیت محوطه را به خوبی مشخص میکند، گفت: محوطه میدانِ بزرگ که خط عرصه و حریم برای آن در نظر گرفته شد، یکی از استقرارگاههای با اهمیت با شواهدی غنی از دوران تاریخی اشکانی و سپس قرون آغازین تا میانه اسلامی در لرستان است. شایسته است با توجه به نقش این محوطه در روند استقرار انسان در این خطه از کشور عزیزمان، به صورت جدی حفاظت و نگاهبانی شود.
او همچنین مطالعه و حفظ و تبیین جایگاه این محوطه و دیگر آثار و محوطههای منطقه حاصلخیز جایدر، که روی نقشه طرح هادی مسکن و شهرسازی مشخص نشدهاند، و از ارزش والای تمدنی برخوردار هستند، را امری ضروری خواند.
این باستان شناس، با توجه به قرارگیری محوطه در کنار جاده ارتباطی روستای میدان به پلدختر و بخشهای اطراف و همچنین ارتباط منظری مناسب با محوطه-های فرهنگی تاریخی جایدر از جمله محوطه کَلِک اسدمراد، محوطه چیا ملی، محوطه طاق ملک حسین و غار باستانی کلماکره و نیز روستای میدان بزرگ که نسبت به هم نمای منظری زیبایی دارند، پیشنهاد کرد: برای حفظ و زیبایی منظری و اینکه از داخل روستا محوطه به خوبی دیده شود، نه تنها حریم جاده رعایت بلکه ساخت و سازهای سطح این محدوده به گونهای برداشته شوند که به حریم منظری محوطه خسارتی وارد نشود