عصر ساختمان- یک مقام مسئول در وزارت راه و شهرسازی از افت ۱۴۰ میلیارد مترمکعبی آب زیرزمینی و فرونشست نقاط مختلفی در تهران و ۱۵۰ هزار چاه قاتل در کشور خبر داده است.
به گزارش پایگاه خبری «عصر ساختمان» به نقل از خبرگزاری فارس، منابع آب زیرزمینی بهعنوان شاهرگ حیاتی کشاورزی، صنعت و زندگی شهری، نقش بیبدیلی در پایداری زیستمحیطی و توسعه پایدار کشور دارند.
با این حال، در سالهای اخیر، افزایش بیرویه برداشتها و حفر چاههای غیرمجاز، چالشی جدی و کمسابقه در بحران آب کشور ایجاد کرده است.
این موضوع نهتنها به کاهش شدید منابع زیرزمینی انجامیده، بلکه پیامدهای ناگواری چون فرونشست زمین و تهدید جان و مال میلیونها شهروند به همراه داشته است.
علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزلهشناسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، ضمن تشریح روند افت منابع آب زیرزمینی و پیامدهای آن، به بررسی وضعیت فرونشست زمین در استان تهران و شکلگیری گودالهای ساحلی در دریاچه ارومیه پرداخت.
این گفتوگو بخش مهمی از تحلیل شرایط کمبود آب کشور و راهکارهای مقابله با آن را در بر دارد.
در ادامه، مشروح این گفتوگو را میخوانید که با هدف شفافسازی ابعاد کمبود منابع آب زیرزمینی و ارائه تصویری واقعبینانه از وضعیت فعلی و آینده این منابع حیاتی تدوین شده است.
مشروح این گفتوگو به شرح ذیل است:
آغاز افت منابع زیرزمینی همزمان با افزایش بیرویه چاهها
شما در سخنرانیهایتان بارها به بحران منابع آب زیرزمینی اشاره کردهاید. در دو نمودار ارائهشده، پیوند مشخصی بین حفر چاهها و افت منابع زیرزمینی دیده میشود. تحلیل شما چیست؟
بیتاللهی: دقیقاً همینطور است. در نمودار اول، ما شاهد افزایش شدید تعداد چاههای آب حفرشده توسط دستگاههای اجرایی در بازهی 1376 تا 1390 هستیم؛ یعنی زمانی که دولت خاتمی و سپس دولت احمدینژاد بر سر کار بودند.
در این بازه، بیش از 150 هزار چاه جدید ایجاد شد. این افزایش بیسابقه همزمان است با تغییر شیب نمودار دوم، که نشان میدهد افت شدید حجم آب زیرزمینی کشور دقیقاً از همین دوره آغاز میشود.
در نمودار دوم (شکل پایین)، نقطهی عطفی در حوالی سال 1375 دیده میشود. لطفاً در اینباره توضیح بدهید.
بیتاللهی: بله، آن نقطه دقیقا محل آغاز افت شتابدار منابع آب زیرزمینی است. تا پیش از آن، اگرچه کاهشهایی وجود داشت، اما آهنگ آن ملایم بود.
از حوالی 1375-1376 به بعد، همزمان با گسترش کشاورزی، توسعه بیرویه دشتها، و افزایش صدور مجوز چاه، شیب افت منابع بهشدت افزایش یافته است.
چقدر از ذخایر آب زیرزمینی از دست رفته است؟
بیتاللهی: مطابق این نمودار و اطلاعات رسمی وزارت نیرو، تا سال 1404 حدود 130 تا 140 میلیارد متر مکعب از منابع آب زیرزمینی کشور از بین رفته است.
این عدد تکاندهنده است، بهویژه با توجه به آنکه جبران آن ممکن نیست. سالانه حدود 6 میلیارد متر مکعب کسری تجمعی ثبت میشود.
سیاستهای پرخطر آبی در بازه 1376 تا 1390
با توجه به این دادهها، آیا میتوان گفت سیاستهای آبی در بازهی 1376 تا 1390 بیشترین تأثیر منفی را داشتهاند؟
بیتاللهی: بله، با توجه به همزمانی این دو نمودار، چنین برداشتی منطقی است. در آن سالها تمرکز زیادی بر توسعه کشاورزی بدون توجه به پایداری منابع آب وجود داشت.
صدور مجوزهای متعدد، مکانیزهشدن چاهها، استفاده از پمپهای قویتر و نبود سامانههای نظارتی باعث برداشت بیرویه شد.
پس از آن دوره، بهویژه در دولت روحانی، تعداد چاهها بهشدت کاهش یافته است. آیا این به معنای بهبود شرایط است؟
بیتاللهی: نه لزوماً، کاهش تعداد چاههای حفرشده در دولت روحانی (1396-1400) ناشی از تغییر سیاستها و محدودیتهای شدیدتر است، اما کاهش برداشت واقعی اتفاق نیفتاده است.
چاههای غیرمجاز و برداشتهای فراتر از پروانه همچنان ادامه دارند. ضمن آنکه تغییر اقلیم و کاهش بارش نیز مزید بر علت شده است.
جمعبندی شما از پیوند این دو نمودار چیست؟
بیتاللهی: این دو نمودار بهروشنی نشان میدهند که تصمیمات اشتباه و کوتاهمدتنگر در حوزه آب، تبعات بلندمدت و بسیار خطرناکی دارد.
عدم تناسب میان ظرفیت تجدید منابع و برداشتهای بیرویه منجر به بحرانی شده که امروز با آن مواجهیم.
ما باید به سمت مدیریت مبتنی بر داده، حکمرانی مشارکتی آب، و احیای دشتها حرکت کنیم، در غیر این صورت با فروپاشی اکوسیستمهای حیاتی روبهرو خواهیم شد.
3 میلیون و 600 هزار نفر تهرانی در معرض فرونشست
آقای بیتاللهی، وضعیت فرونشست زمین در استان تهران را چطور ارزیابی میکنید و چه میزان از جمعیت استان در معرض این پدیده قرار دارند؟
بیتاللهی: بر اساس دادهها و اطلاعات موجود، حدود 3 میلیون و 600 هزار نفر از جمعیت استان تهران در پهنههای فرونشستی زندگی میکنند.
این عدد، تنها یک آمار خام نیست؛ بلکه هشداری جدی برای تصمیمگیران و مسئولان است. چراکه فرونشست زمین فقط زیرساختها را تهدید نمیکند، بلکه جان میلیونها انسان را نیز در معرض خطر مستقیم قرار میدهد.
آیا این پدیده فقط مختص شهر تهران است یا دیگر مناطق استان هم درگیر آن شدهاند؟
بیتاللهی: متأسفانه فرونشست فقط به شهر تهران محدود نمیشود. در حال حاضر، 18 شهر استان تهران (بهجز شهر تهران) و 225 آبادی بهطور کامل در زونهای فرونشستی قرار دارند.
در خود شهر تهران نیز وضعیت نگرانکننده است؛ بهطوریکه مناطق 17 و 19 صد درصد در محدوده فرونشست قرار دارند. منطقه 18 نیز حدود 80 درصد درگیر است. حتی مناطق 11، 16 و 21 نیز هرچند با شدت کمتر، اما درگیر این پدیده هستند.
این موضوع چه پیامدی برای مسکن شهروندان دارد؟ آیا ساختمانهای واقع در این مناطق مقاوم هستند؟
بیتاللهی: متأسفانه خیر. برآورد ما این است که حدود 250 تا 300 هزار واحد مسکونی فاقد اسکلت در پهنههای فرونشستی احداث شدهاند.
این واحدها در برابر خطرات طبیعی، بهویژه زلزله یا ادامه فرونشست زمین، بسیار آسیبپذیر هستند. اگر حادثهای روی دهد، احتمال وقوع یک فاجعه انسانی گسترده وجود دارد.
در تهران بهتنهایی، حدود 1 میلیون و 200 هزار نفر از جمعیت ساکن در همین پهنههای پرخطر زندگی میکنند. این بدان معناست که با یک زمینلرزه متوسط هم ممکن است خسارات جبرانناپذیری به بار آید.
آیا تاکنون اقدام جدی یا برنامه مشخصی برای مقابله با این بحران تدوین شده است؟
بیتاللهی: متأسفانه نه. با وجود اینکه اطلاعات دقیقی از وضعیت فرونشست در اختیار داریم و بارها هشدار دادهایم، هنوز هیچ برنامه جامع، مقررات مشخص یا اقدام منسجمی برای مدیریت این بحران در کشور وجود ندارد.
این در حالی است که در شرایط فعلی، تدوین مقررات ملی در حوزه فرونشست یک ضرورت اجتنابناپذیر است.
منظور شما از مقررات ملی چیست؟ چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
بیتاللهی: منظورم سندی است که وظایف همه دستگاههای اجرایی و عمومی را مشخص کند. همچنین باید مشخص شود که کدام نهاد مسئول نظارت بر اجرای این مقررات است.
ارزیابی مستمر اجرای اقدامات، یکی از ارکان حیاتی در مدیریت این بحران است. ما نیازمند یک نقشه راه جامع و الزامآور هستیم که از سطح ملی تا محلی اجرا شود.
در غیر این صورت، فقط باید منتظر وقوع یک فاجعه باشیم و بعد به سراغ مقصر بگردیم.
شکلگیری و مشخصات گودال ساحلی در دریاچه ارومیه
آقای بیتاللهی، لطفاً ابتدا درباره شکلگیری این گودال و مشخصات اولیه آن توضیح دهید.
بیتاللهی: بر اساس کلیپی که توسط آقای محسن قاصد منتشر شده، گودالی دایرهای شکل در ساحل غربی دریاچه ارومیه، شمال شرقی روستای شیرینبلاغ ایجاد شده است.
تاریخ دقیق شکلگیری گودال مشخص نیست، اما برآوردها نشان میدهد قطر آن حدود 14 متر و مساحت آن نزدیک به 60 مترمربع است.
در اطراف گودال، پاشیدگی نهشتههای سطحی دیده میشود که نشانهای از تجمع گاز یا بخار و وقوع انفجار محدود اولیه در هنگام شکلگیری گودال است.
محل دقیق این گودال کجاست و چه مشخصات جغرافیایی دارد؟
بیتاللهی: مختصات جغرافیایی گودال بر اساس دادههای سازمان محیط زیست، طول 45.4436، عرض 37.1503 و ارتفاع آن 1268 متر از سطح دریا ثبت شده است.
آیا این منطقه در گذشته نیز در زیر آب قرار داشته است؟
بیتاللهی: بله. بر اساس بررسی تصاویر ماهوارهای، از جمله تصویر لندست مربوط به دسامبر 2007، محل گودال در گذشته در زیر آب دریاچه ارومیه قرار داشته است.
پس از کاهش سطح آب دریاچه، نهشتههای نمکی روی این ناحیه را پوشاندند که بهمرور ضخامتشان نیز افزایش یافته است.
منابع آب و نقش توپوگرافی در شکلگیری گودال
درباره منابع احتمالی آب گودال توضیح دهید. آیا منشأ آن صرفاً آب زیرزمینی است؟
بیتاللهی: بررسیها نشان میدهد زهاب کشاورزی از زمینهای غرب دریاچه به سمت نوار ساحلی هدایت شده و بخشی از آن به محل گودال راه یافته است.
در تصویر گوگل ارث مربوط به سال 2013، رگههای آب سطحی و زیرسطحی که از خشکی به سمت دریاچه روان شدهاند قابل مشاهده است.
در همان تصویر، محل گودال با دایره مشخص شده که نشاندهنده وجود مظهر زهکش در آن نقطه است.
آیا توپوگرافی منطقه نیز در شکلگیری این پدیده مؤثر بوده است؟
بیتاللهی: بله. در مقطع ارتفاعی منطقه از غرب به شرق، یعنی از سمت ارتفاعات به ساحل، اختلاف ارتفاعی 100 متری در فاصلهای حدود 1200 متر مشاهده میشود. این شیب زمین، جریان آبهای زیرسطحی و تجمع آن در محل گودال را تقویت میکند.
درباره ارتباط احتمالی این گودال با کانالهای آبی منطقه چه اطلاعاتی دارید؟
بیتاللهی: مسیر کانال آب سد حسنلو که از ناحیه "شورگل" به سمت شمال روستای شیرینبلاغ کشیده شده، اراضی زراعی بین نوار ساحلی و کانال را آبیاری میکند.
در انتهای مسیر، آب کانال به سمت شرق و بهسوی ساحل هدایت میشود. احتمالاً بخشی از آب ظاهرشده در گودال از همین طریق وارد شده است.
دمای آب گودال و احتمال پدیدههای مشابه
در کلیپ منتشرشده، گفته میشود آب گودال گرم است. آیا این موضوع قابل توجیه علمی است؟
بیتاللهی: بله. طبق گفته آقای قاصد و برخی کارشناسان، دمای آب در مرکز گودال به 47 درجه سانتیگراد نیز میرسد. دو فرضیه در این رابطه مطرح است:
1. نفوذ آب سطحی و زهاب کشاورزی به زیر نهشتههای نمکی و تماس با گازهای حاصل از تجزیه مواد آلی میتواند موجب افزایش دما شود. این گازها همچنین باعث فشار موضعی و پاشیدگی نهشتهها شدهاند.
2. وجود چشمههای معدنی گرم در منطقه، که با توجه به وجود معدن سنگآهن شیرینبلاغ در فاصله 3.5 کیلومتری از محل گودال، احتمال فعالیتهای آذرین و گرمای زمینزاد در منطقه را افزایش میدهد.
از نظر من، فرضیه اول یعنی نقش زهاب گرمشده در زیر نهشتهها، محتملتر است.
آیا احتمال وقوع پدیدههای مشابه در نوار ساحلی دیگر مناطق دریاچه ارومیه وجود دارد؟
بیتاللهی: بله، با توجه به وجود زهکشهای کشاورزی، ضخامت نهشتههای نمکی و احتمال وجود گاز یا منابع گرمایی، پدیدههایی مشابه میتواند در نقاط دیگر نیز شکل بگیرد. لازم است سازمانهای مرتبط این نواحی را پایش دائمی کنند.
فرونشست هالهای؛ پدیدهای جدید و خطرناک در منطقه 18 تهران
اخیراً از مشاهده نوع جدیدی از فرونشست در منطقه 18 تهران خبر دادهاید. لطفاً درباره این پدیده بیشتر توضیح دهید. چه ویژگیهایی دارد و با فرونشستهای قبلی چه تفاوتی دارد؟
علی بیتاللهی: بله، بر اساس پایشهای ما، در منطقه 18 تهران با نوعی جدید از فرونشست مواجه شدهایم که به آن «فرونشست هالهای» میگوییم.
این پدیده در حدود 55 هکتار از اراضی شهری رخ داده و برخلاف فرونشستهای کلاسیک که معمولاً بهصورت پهنهای و یکنواخت هستند، این فرونشست به شکل لکهای و ناهمگون با شیبهای تند روی سطح زمین ظاهر شده است.
همین ساختار غیریکنواخت، آسیبپذیری زیرساختها و ساختمانها را بسیار بیشتر میکند و این موضوع یک زنگ خطر جدی برای تهران است.
علت بروز این نوع جدید فرونشست چیست؟ آیا تغییرات اقلیمی نقش داشتهاند؟
علی بیتاللهی: علت اصلی این پدیده برداشت بیرویه و فشرده از منابع آب زیرزمینی است. تغییر قابلتوجهی در بارندگی یا تغذیه طبیعی سفرههای آب زیرزمینی نداشتهایم، بنابراین عامل انسانی کاملاً تعیینکننده است.
بهطور مشخص، یا چاههای جدیدی حفر شده یا از چاههای موجود به شدت بهرهبرداری شده است.
در 15 سال گذشته، تعداد چاههای آب تهران از 365 حلقه به حدود 700 حلقه رسیده و سهم آب زیرزمینی در تأمین آب تهران از حدود 26 درصد به 45 درصد افزایش یافته که فشار بسیار زیادی به منابع آب وارد کرده است.
تأثیر مصرف آب فضای سبز بر منابع زیرزمینی
آبیاری فضای سبز چقدر در این فشار نقش دارد؟
علی بیتاللهی: سالانه حدود 200 میلیون مترمکعب آب برای آبیاری فضای سبز تهران مصرف میشود که بیشتر آن از منابع آب زیرزمینی تأمین میشود. هرچند شهرداری تهران تفاهمنامههایی با وزارت نیرو برای جایگزینی آب خام با پساب تصفیهشده امضا کرده،
ولی بخش عمده این تعهدات هنوز عملی نشده است. این مسئله به افزایش فشار بر منابع زیرزمینی دامن زده و شرایط را بحرانیتر کرده است.
راهکارهای فوری برای جلوگیری از فاجعه فرونشست در تهران
با توجه به این شرایط، چه راهکارهایی فوری برای جلوگیری از فاجعه فرونشست در تهران وجود دارد؟
علی بیتاللهی: خوشبختانه هنوز پنجره زمانی داریم. حدود پنج تا ده سال فرصت برای انجام اقدامات فوری وجود دارد تا از تبدیل این بحران به فاجعهای زیستمحیطی و شهری جلوگیری کنیم.
این اقدامات شامل کاهش برداشت از چاههای مجاز، مسدودسازی چاههای غیرمجاز، و اجرای تعهدات شهرداری در استفاده از پساب برای آبیاری فضای سبز است.
همچنین نیازمند همکاری همهجانبه نهادهای حاکمیتی، شهرداری، وزارت نیرو، وزارت راه و شهرسازی، سازمان برنامه و بودجه و مجلس شورای اسلامی هستیم تا یک برنامه ملی نجات تهران تدوین و اجرا شود.
در غیر این صورت، پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی بسیار سنگینی به پایتخت تحمیل خواهد شد.