به گزارش پایگاه خبری«عصرساختمان» به نقل از ایسنا، در سال جاری چندین سیلاب بزرگ را شاهد بودیم که هر کدام خسارات متعددی را به دنبال داشت و این سوال ایجاد شد که راهکار چیست و برای مقابله با این شرایط دقیقا چه اقداماتی باید انجام شود؟ آیا میتوان میزان خسارات سیل را کاهش داد؟ آیا دوران طلایی سدسازی رسیده است و یا راهکارهای وزارت نیرو تاکنون برای حل مشکلات فعلی در حوزه منابع آب کافی بوده است؟ این موضوع و مشکلاتی که به تازگی در حوزه تامین گاز دامنگیر نیروگاههای کشور شده، مواردی بود که با حضور رضا اردکانیان - وزیر نیرو - پاسخهای دقیقی به آن داده شد که مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
سروکار داشتن مستمر و گسترده وزارت نیرو با تمام اقشار جامعه برای ارائه مطلوب خدمات آب و برق، سطح تماس بسیار گستردهای را پدید آورده به نحوی که مشابه آن را شاید در هیچیک از دستگاههای حکومتی نمیتوان پیدا کرد، با اتکا به این رابطه نزدیک با مردم، کار بسیار مهمی در عرصه مدیریت مصرف در این وزارتخانه طراحی و در حال انجام است. بنده گاهی به شوخی میگویم که اگر دولت بگوید که وزارت نیرو باید با وزارتخانه دیگری ادغام شود پیشنهاد خواهم داد که این وزارتخانه با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادغام شود چرا که این کانال ارتباطی با مردم که اکنون در وزارت نیرو برقرار شده میتواند حامل پیامهای فرهنگی باشد و ما بایستی بپذیریم برای اصلاح مصرف در کشور لازم است تا – علاوه بر بهبودهای زیرساختی و ساختاری - کارهای فرهنگی موثری صورت گیرد.
در ارزیابی منصفانه وضعیت فعلی مصرف در کشور باید بگویم علیرغم تمام دستاوردهایی که در عرصههای مختلف داشتهایم، در این زمینه، جامعهمان نمره قابل قبولی ندارد تا جایی که نهایتاً در مصرف وقت که اصلیترین سرمایه ماست، نتوانستهایم مدیریت لازم را داشته باشیم و امثال من و چه بسا بسیاری از مدیران ارشد اجرایی نیز در مدیریت این سرمایه تجدیدناپذیر آنچنان که باید موفق نبودهایم. همین مساله در منابع زیستمحیطی، انرژی و سایر مسائل نیز ادامه پیدا میکند.
اگر میخواهیم تاثیر پیامهای مدیریت مصرف را در آب و انرژی افزایش دهیم باید در درجه اول خودمان نشان دهیم که در تولید این دو محصول چه روشهایی را برای افزایش بهرهوری و کاهش هدررفت اجرا میکنیم.
با توجه به تجربیاتی که طی 30 سال اخیر در عرصه ملی و بینالمللی داشتهام باید بگویم متاسفانه به اندازه کافی به مردم گفته نشده که به چه میزان دسترسی خوبی به منابع داریم و در اطلاعرسانی این مسأله کوتاهی کردهایم، این در شرایطی است که در نظام جمهوری اسلامی ایران میزان بهرهمندی از منابع به نسبت سایر کشورهای مشابه بسیار بالا است. این به معنای انکار برخی کاستیها نیست، بلکه دیدن نقاط قوت در کنار کمبودهاست.
سازمان جهانی بهداشت، شاخص دسترسی به آب سالم در روستاها را اینگونه تعریف نموده که اگر هر فرد روستایی در فاصله زمانی حداکثر 30 دقیقه پیادهروی بتواند به منبع آب سالم دسترسی پیدا کند، آن فرد و آن روستا بهرهمند از آب شناخته میشوند. براساس این تعریف باید گفت که بیش از 85 درصد روستاهای کشورمان در حال حاضر از نعمت آب آشامیدنی بهرهمند هستند، اما ملاک مورد عمل ما جز این است. ما توافق کردهایم که زمانی که هر هموطن روستایی مانند شهرنشینان، در محل زندگی خود از شبکه بتواند آب باکیفیت و پایدار دریافت کند آن زمان آن فرد و آن روستا به عنوان مشترک برخوردار شناخته شود. منظور از آب پایدار آبی است که به شبکه متصل باشد.
براساس این شاخص، در دولت حاضر از نیمة سال 1392 تاکنون دسترسی بیش از 10 هزار و 600 روستای کشور با جمعیت 7 میلیون و 100 هزار نفر به آب شرب پایدار و باکیفیت ایجاد شده و در حال حاضر بهرهمند از آب شرب هستند. این عدد 76 درصد جمعیّت کل روستاهای کشور را تحت پوشش قرار میدهد.
**بهرهمندی 10 میلیون نفر روستایی تا نیمه 1400 به آب شرب
براساس برنامهریزیهایی که در نظر گرفتهایم قصد داریم تا میزان دسترسی جمعیت روستایی کشور به آب شرب پایدار و باکیفیت در دولت تدبیر و امید را به 10 میلیون نفر تا نیمه 1400 برسانیم. این عدد در دنیا در حد بسیار بالایی است.
علاوه بر این در زمینهی جمعآوری و تصفیه فاضلاب و استفاده مجدد از پساب تصفیه شده نیز اقدامات خوبی در کشور صورت گرفته است، هر چند نمیتوان انتظار تکمیل شدن طرح فاضلاب را در بازه زمانی کوتاهمدت داشت.
موضوع فاضلاب از این حیث مورد توجه و اهمیت است که با بهداشت مردم سروکار دارد و همچنین میتوان از فاضلاب تصفیه شده به عنوان منبع جدید آب استفاده کرد. لذا اقدامات لازم در این راستا شروع و با سرعت در حال انجام است.
باید اشاره کرد که 40 سال پیش تعداد کل تصفیهخانههای فاضلاب موجود در کشور تنها 4 تصفیهخانه بود که هیچکدام از آنها نیز تمام یک شهر را پوشش نمیداد. به طور مثال در تهران در منطقه شمال یک تصفیهخانه و در اصفهان نیز یک تصفیهخانه وجود داشت، اما در طی این 40 سال علیرغم جنگ تحمیلی و تحریمهای اقتصادی، توانستیم دویست و سی و سومین تصفیهخانه فاضلاب را نیز به تازگی افتتاح کنیم، این امر دستاورد بسیار بزرگی است و هم اکنون نیز هر 40 یا 45 روز یک تصفیهخانه فاضلاب جدید افتتاح میشود که همه آنها ساخت داخل و با سرمایهگذاری بخش خصوصی ایجاد میشود.
چه اقداماتی برای کنترل سیل اخیر صورت گرفته و از سیلابهای فروردینماه چه درسهایی برای کنترل این سیلابها گرفته شد؟ آیا وزارت نیرو میتوانست اقداماتی را انجام دهد که میزان خسارات کاهش یابد و در مجموع چه برنامههایی را برای مهار سیلابهای آینده دارید؟
طی این مدت اخبار متعددی درباره سیل منتشر شد که بعضاً همة واقعیّت را پوشش نمیداد. به همین دلیل با توجه به اینکه من معتقدم یکی از اصلیترین چالشهای ما در شیوهی حکمرانی کشور، نگاه شدیداً بخشیشده در سازمانهای ما است، خود را ملزم میدانم که به عنوان نماینده دولت به این سوال پاسخ دهم.
موضوع سیل و کاهش خسارت آن یک کار مربوط به دولت است و این بدین معناست که یک مجموعه کارکردهای بهینه باید وجود داشته باشد تا بتوان این مساله را مدیریت کرد. طی جلسهای که مقام معظم رهبری در سیزدهم فروردینماه برگزار کردند گزارشهای متعددی از سوی مسئولان در بخشهای مختلف ارائه و در همان جلسه مطرح شد که با توجه به اینکه جامعهای هستیم که هر از چندی با سیلاب مواجه میشویم باید به سمتی برویم که از سیلاب بهره بگیریم، یعنی شرایطی فراهم کنیم که میزان خسارات کاهش یابد و بتوانیم فایده آن را افزایش دهیم. به همین دلیل یکی از مواردی که در این جلسه مورد توجه قرار گرفت مساله مدیریت سیلاب بود.
سیلابهای فروردین 98 سبب شد توجه به مدیریّت سیلاب افزایش یابد. البته باید به این مساله نیز توجه کرد که کشورهایی که مجهزترین و پیشرفتهترین سیستمهای پیشبینی سیلاب را دارند باز هم نمیتوانند میزان خسارات را به میزان خیلی زیاد کاهش دهند. در ضمن، اینکه سیلاب در فروردینماه سبب شود میزان خسارات سیلابهای بعدی به شدت کاهش یابد، تصور درستی نیست. کاهش خسارات سیلاب نیازمند ایجاد زیرساختها، توسعه هماهنگیهای بین سازمانی و مجموعهای از اقدامات میان مردم و دولت است که انجام آنها زمانبر است و به سرعت در ظرف یک سال محقق نخواهد شد. اما حرکت برای رسیدن به چنین تابآوری آغاز شده است.
ما نباید در پشت واژه تغییر اقلیم مسئولیتها را کاهش دهیم و خودمان را از ظرفیتهایی که میتواند سبب افزایش کیفیت کار شود محروم کنیم. به همین دلیل لازم است تا تمام سازمانها و وزارتخانهها از موضع فرافکنی فاصله بگیرند و با یک نگاه بینبخشی وضعیت و شرایط کشور را با سیلابها سازگار کنیم و همانگونه که کشور ژاپن طی دهههای اخیر برنامههای متعددی را برای سازگاری با مساله زلزله اجرا کرده است ما نیز برای سازگاری با سیلاب و پیامدهای آن خودمان را آماده کنیم.
به اعتقاد بنده کشور باید آماده زندگی با شرایط حدی باشد، یعنی دور شدن از یک شرایط صرفا معتدل و زندگی در شرایط کرانهای یا حدی بدین معنا که اکنون در وضعیتی قرار گرفتهایم که سالهای بسیار خشک یا سالهای بسیار تر را تجربه میکنیم و لازم است شرایط سازگاری با این وضعیت را در کشور فراهم کنیم.
با نگاه به آمار و اطلاعات موجود در مییابیم که ایران کشوری است که متوسط بارندگی در آن 250 میلیمتر بوده ولی هم اکنون این عدد به 230 میلیمتر کاهش یافته، اما باز هم ممکن است که هر سال 230 میلیمتر بارش را نداشته باشیم و چند سال خشک و چند سال شدیدا تر را شاهد باشیم به همین دلیل باید با شرایط موجود در کشور سازگار شویم.
درخصوص مسالة سیلاب اول از همه باید تشخیص دهیم که این موضوع یک حادثه غیرمترقبه نیست و نمیتوانیم با این مساله مقابله کنیم بلکه باید با مسائلی همچون سیل و خشکسالی سازگار شویم. سازگار شدن با مقابله کردن خیلی فرق دارد. زیرساخت ذهنی، فنی، اجتماعی، مدیریتی و هماهنگیهای بینبخشی لازم برای "سازگاری" با آنچهکه برای "مقابله" بهکار گرفته میشود متفاوت است.
در این بین لازم است تا اقدامات متعددی برای سازگاری با این شرایط صورت گیرد. اول از همه باید بگویم که برنامهریزیها باید متاثر از به رسمیت شناختن این شرایط باشد یعنی اگر میگوییم 7500 کیلومتر رودخانه اصلی در کشور داریم که نیاز به یک برنامهریزی برای تعیین حریم، آزادسازی آن، لایروبی و ساماندهی رودخانه دارد، باید با اولویت این اقدامات توسط تمام سازمانها و وزارتخانهها انجام شود به گونهای که برای چندین سال این موضوع در اولویت قرار گیرد. این در اولویت قرار گرفتن، شامل تحولاتی در سازمانها، رویکردها و البته تخصیص منابع مالی است.
علاوه بر این در حوزه جاده، معابر و پلها نیز سازگاری با شرایط سیلاب ایجاد شود و همچنین منازلی که در مناطق سیلخیز ساخته میشود شرایط فنی تابآوری در برابر سیلاب را داشته باشند. در شرایط فعلی مهمترین مساله ایجاد شرایطی است که چنین ساختمانهایی ساخته شوند.
از سوی دیگر اگر تاکنون گفته میشد که سدسازی باید با هدف تامین آب شرب، کشاورزی، تولید برق و کنترل سیلاب صورت بگیرد، اکنون باید وارد این مسیر شویم که سدسازی را با هدف کنترل سیلاب انجام دهیم و اینکه گفته میشود بارندگیهای یکساله سدها را پر نکرده و سدسازی بیفایده است! دیگر نباید مانع کار باشد زیرا ما جیره منابع آبیمان را در هر سال دریافت نمیکنیم و ممکن است هر چند سال یکبار این سهمیّه در اختیارمان قرار گیرد. به همین دلیل باید ظرفیتهای ذخیرهسازی را در اختیار داشته باشیم.
بهطور مثال سد کارون 3 در دهه 80 تکمیل و آبگیری شد و در همان دهه نیز به بهرهبرداری رسید و در همان اوان، سیلاب وسیعی در حوزه کارون بزرگ رخ داد و این سد همچون یک مخزن بزرگ توانست سه میلیارد مترمکعب آب شیرین را در خود جای دهد و از خسارات جانی وسیع جلوگیری نماید و همچنین به موجب آن هشت واحد تولید برق 250 مگاواتی وارد مدار شد و شاهد توان تولید 2000 مگاوات برق بودیم. امسال نیز در سیستان و بلوچستان توانستیم مدیریت مناسبی داشته باشیم به گونهای که اقدامات موثری در این راستا انجام شد و اگر این اقدامات صورت نمیگرفت قطعا میزان خسارات سیلاب بیش از این میزان بود.
درخصوص میزان بارشها نیز باید گفت که امسال در استان سیستان و بلوچستان تا پایان دیماه میزان نزولات نسبت به سال قبل 272 درصد افزایش داشت و حتی در برخی از ایستگاهها این میزان تا 45 برابر سال قبل نیز ثبت شده است. در واقع مدیریت این حجم بارش کار بسیار سختی بود با این وجود، بر خلاف پنج سیل اخیر استان سیستان و بلوچستان، تلفات جانی به دنبال نداشت و این اولین سیلاب بزرگی بود که حتی یک مورد خسارات جانی نیز در پی نداشت.
دلیل این مساله استفاده از تجربیات خسارات سیلاب فروردینماه و سیلابهای مشابه بود زیرا از همان زمان برنامههایی را در نظر گرفتیم تا از هر منبع مالی ممکن رودخانه سیستان را به میزان بیشتری لایروبی کنیم همچنین سدّها را در وضعیت مناسب برای تسکین سیلاب نگاهداریم.
البته این صحبتها به این معنا نیست که بخواهیم از مسئولیت خودمان شانه خالی کنیم. هرچند در عرصههایی همچون مدیریت سیلاب، خشکسالی، مدیریت انرژی و مدیریت مصرف نشان دادهایم که چقدر میتوانیم با همکاری بین سازمانها، کارها را بهتر جلو ببریم. به اعتقاد بنده کنترل سیلابها در مسیر درستی قرار دارد و اقداماتی که برای کاهش خسارات سیلابها و استفاده بهینه از امکانات انجام میشود در مرحلهی مطلوبی است.
به اعتقاد شما بحث تغییر اقلیم در کشور در حال وقوع است؟
بحث تغییر اقلیم بحث دامنهداری است که به نسبت یک دهه قبل اکنون میتوان با اطمینان بیشتری این پدیده را پذیرفت، اما پاسخ روشن و قطعی برای آن و اثرات آن داده نشده است. به همین دلیل درصدد هستیم اجلاسی را با مشارکت سازمان جهانی هواشناسی، ظرفیتهای دانشگاهی و علمی در داخل کشور برگزار و آخرین نظرات در این راستا را تدوین کنیم تا بتوانیم هرگونه تجدیدنظر لازم را برای مدیریت منابع آبی کشور در نظر بگیریم.
_ آیا لازم است که کشور را برای بارانهای حجیم در ماههای آینده آماده کرد؟
اتکای ما بر آمار و اطلاعاتی است که سازمان هواشناسی از منابع و مراجع معتبر دنیا و سیستمها و تجهیزاتی که در اختیار دارد اعلام میکند و هر سه ماه یکبار نیز در جلسات شورایعالی آب پیشبینیهایی در این رابطه مطرح میشود و وزارت نیرو نیز سعی میکند تا بر همان اساس برنامهریزیهای لازم را داشته باشد.
برای سال آبی 1399 – 1398 در فصل پاییز که آن را پشت سر گذاشتهایم شرایط نسبتا نرمال و کمی بالاتر از نرمال پیشبینی شده بود و برای زمستان نیز شرایط به صورت نرمال و کمی پایینتر از نرمال پیشبینی شده است. اما بر اساس آنچه که تاکنون رخ داده میزان بارشها از ابتدای سال آبی 150 میلیمتر ثبت شده است که حدود 31 درصد بیشتر از متوسط بلندمدت است که در این شرایط لازم است مردم آماده وضعیت پر بارشتری باشند. این عدد حتی از پارسال نیز که سال تری بود 5 درصد بیشتر بوده است.
البته باید گفت که میزان بارندگی در تمام کشور به صورت یکسان نیست به گونهای که در برخی از استانها همچون خراسان شمالی، اردبیل و گلستان میزان بارشها به نسبت بلندمدت و متوسط کمتر از پیشبینیها بوده اما در مجموع پیشبینی ما این است که تابستان را در عمده مناطق به دلیل وجود ذخایر آبی نسبتاً مناسب و تداوم همکاری هموطنانمان با آرامش سپری کنیم.
نگرانی که در حال حاضر وجود دارد، تامین برق در شرایط فعلی کشور است زیرا از حیث تامین گاز برای نیروگاهها مشکل جدی داریم. در واقع پس از کاهش دما در کشور، مصرف گاز خانگی تا حد قابل توجهی افزایش یافت و نیروگاهها را با مشکلات جدی روبرو کرد اما تجربه تابستان گذشته نشان داد که با همکاری مردم مدیریت مصرف میتوان بسیاری از موانع را پشت سر گذاشت.
تابستان گذشته در اوج بار توانستیم 3800 مگاوات اوج بار را کاهش دهیم و همین مساله نیز موجب شد تا شاهد خاموشی نباشیم، اکنون نیز در زمستان خانوادهها میتوانند با مدیریت مصرف، سهم مناسبی در پایدارسازی شرایط و احتراز از خاموشیهای پراکنده داشته باشند.
در حال حاضر نیروگاههای کشور در وضعیت خوبی قرار دارند و ظرفیت نصب شده نیروگاهی بیش از دو برابر اوج باری است که در زمستان داریم اما به دلیل اینکه نیروگاهها وابستگی بیشتری به گاز نسبت به سوخت مایع دارند لازم است تا همه ما در مصرف گاز صرفهجویی کنیم و به این نکته نیز توجه داشته باشیم که سوخت مایع میتواند آلودگی و مخاطرات زیست محیطی زیادی را به دنبال داشته باشد، در عین حال که این منبع نیز محدود است.
میزان سوخت تحویلی به نیروگاه ها اکنون چقدر است؟
افزایش مصرف گاز در بخش خانگی موجب شده تا گاز مصرفی نیروگاهها کاهش یابد و وزارت نفت نتواند به تعهد خود در این حوزه عمل کند. قرار بر این بود که از 700 میلیون مترمکعب گازی که در شبانهروز تولید میشود 520 میلیون مترمکعب به بخش خانگی و تجاری، 90 میلیون مترمکعب به نیروگاهها، 40 میلیون مترمکعب به صنایع بزرگ تخصیص داده شود و 50 میلیون مترمکعب نیز صادر شود، اما عدد 520 به بیش از 600 میلیون مترمکعب در بخش خانگی و تجاری افزایش یافته و این 80 میلیون مترمکعب افزایش مصرف در این دو بخش موجب شده تا به نیروگاهها فشار وارد شود.
به همین دلیل نیروگاهها به ناچار به سراغ استفاده از مخازن ذخیره سوخت مایع رفتهاند زیرا میزان گاز تحویلشده از سوی وزارت نفت به نیروگاهها کمتر از نیمی از آن است که باید داده میشد و این موضوع چند مشکل جدی را به وجود آورده است.
نخست افزایش استفاده از سوخت مایع است . این موضوع در وهلهی اول برای محیطزیست و سلامت جامعه خوب نیست و در وهلة دوم با توجه به محدودیت آن باعث خواهد شد تا احتمالا به سراغ خاموشیهای منطقهای به ویژه در شمال کشور به دلیل وجود افت فشار گاز برویم. این در حالی است که اگر نیروگاهها به دلیل مصرف بالا و کم شدن فشار گاز نتوانند سوخت مایع را نیز جایگزین کنند دچار مشکلات جدیتری نیز خواهیم شد.
جایی شنیدم که گفته شده که بهتر است صادرات برق کاهش یابد، این در حالی است که کل صادرات برق با همه کشورهایی که با آنها قرارداد داریم نیازمند مصرف یک درصد کل گاز مصرفی خانگی و تجاری است یعنی اگر بخواهیم به تعهدات خود عمل کنیم تنها یک درصد کل گاز مصرفی در این دو بخش را نیاز داریم و اگر صادرات را قطع کنیم و به تعهدات خود عمل نکنیم، این مساله تبعات زیادی را برای کشور به دنبال خواهد داشت. از دست رفتن بازارهای صادرات برق و اعتماد خریداران، از جمله این خسارات است.
این در شرایطی است که تنها با کاهش یک درجه دمای محیط کار یا سکونت شش درصد مصرف انرژی کاهش مییابد و اگر مردم همراهی کنند و به جای استفاده از وسایل گرمایشی در دمای بالا، مثلاً پنجرهها را باز نکنند و پوشش مناسبتری داشته باشند، وضعیت بسیار بهبود مییابد. در مجموع چشم امید ما به این است که 10 درصد مصرف گاز در کل کشور کاهش یابد چرا که در غیر این صورت احتمال خاموشی در کشور وجود دارد.
آیا صادرات برق اکنون کاهش یافته است؟
از ما خواسته شده که میزان صادرات برق در شرایط فعلی افزایش پیدا نکند، وزارت نیرو به این مساله متعهد است. البته تبادل انرژی با همسایگان کشور ما صورت میگیرد، بدین معنا که در ساعاتی صادرکننده برق و در ساعاتی خاص و اندک، واردکننده انرژی نیز هستیم.
آیا عملیات تعمیر و نگهداری نیروگاهها با مشکل مواجه شده است؟
اکنون مشکل جدّی در این حوزه نداریم و با توجه به اینکه در ماههای اخیر سدهای برقآبی با ظرفیت خوبی توانستهاند فعالیت کنند مشکلی برای تامین برق زمان اوج مصرف نیز نخواهیم داشت و در تلاش هستیم که قبل از زمان اوج بار و پیک تابستان تمام نیروگاهها را وارد مدار کنیم.
آیا در سال آینده قیمت آب و برق افزایش مییابد؟
براساس مصوبه هیات وزیران که دو سال پیش به اجرا درآمد وزارت نیرو اجازه ندارد که برای رعایتکنندگان الگوی مصرف بیش از هفت درصد قیمت آب و برق را افزایش دهد. سال گذشته به این مساله عمل شد امسال این طرح اجرایی شده و سال آینده نیز به آن متعهد خواهیم بود یعنی فقط هفت درصد قیمت آب و برق افزایش خواهد یافت.
جریمه و پاداش مشترکان پرمصرف به کجا رسید؟
در سال گذشته برای مشترکانی که توانسته بودند میزان مصرف خود را نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش دهند 106 میلیارد تومان پاداش خوشمصرفی از سوی وزارت نیرو در نظر گرفته شد که به آنها تعلق گرفت. البته این عدد تنها برای بخش خانگی بود و برای بخش صنعت نیز 200 میلیارد تومان پاداش همکاری برای کاهش مصرف در ساعات اوج بار و انتقال آن به ساعات دیگر تعلّق گرفت.
در خصوص جریمه نیز باید گفت آنچه که دولت تصویب کرد این بود که برای افرادی که بیش از الگوی مصرف، برق مصرف میکنند، 16 درصد تعرفه بیشتر از خوش مصرفها لحاظ شود.
در مجموع وزارت نیرو بیشتر به دنبال این است تا سازوکاری را ایجاد کند تا پرمصرفها وارد گروه خوشمصرفها شوند زیرا هزینهای که برای ساخت نیروگاه میشود با مبلغی که آنها برای مصرف زیاد پرداخت میکنند قابل جبران و مقایسه نیست.
نیروگاه سیریک به کجا رسید؟
این نیروگاه یکی از شش پروژهای است که از وام پنج میلیاردی دولت روسیه باید تامین اعتبار شود. براساس آخرین گفتوگوهایی که با مقامات روسی در هفته گذشته داشتیم آنها اعلام کردند حداکثر تا چند هفته آینده ضمانتنامههای مربوط به این پروژه توسط پیمانکار تحویل میشود و مشکلی وجود نخواهد داشت از سمت ما نیز همه چیز مهیا است، مجوزها صادر شده و امیدواریم که این قراری که گذاشته شده عملیاتی شود.
نظر شما درباره لزوم اجرای پروژه بارورسازی ابرها چیست؟
نه میتوان گفت پروژه بارورسازی ابرها تاثیر زیادی در حل مسأله منابع آبی کشور دارد و نه میتوان این مساله را منکر شد. در هر کشوری که این پروژه عملی شده بیش از یک یا دو دهه روی آن کار شده است. در ایران نیز روی این موضوع مطالعات زیادی صورت گرفته و همچنین سرمایهگذاری زیادی از سوی مرکز ملی باروری ابرها صورت گرفته لذا صلاح نیست که این پروژه را متوقف کنیم.
از سوی دیگر باید به این موضوع نیز توجه داشت که نمیتوانیم با سپری شدن دو سال تر، پروژههای اینچنین را متوقف و فراموش کنیم بلکه باید با جمعآوری دادههای بیشتر اثرپذیری چنین پروژههایی را تدقیق کنیم تا در مواقع لازم تصمیمگیریهای ضروری صورت گیرد.