ماجرای چادرنشینی یک زوج در پارک جنگلی اراک
عصر ساختمان- انتشار فیلم چادرنشینی خانواده ۲ نفره اراکی طی دو سه روز گذشته هیاهوی بسیاری بویژه در فضای مجازی برپا کرد و بسیاری را نگران این خانواده کرد.
عصر ساختمان- انتشار فیلم چادرنشینی خانواده ۲ نفره اراکی طی دو سه روز گذشته هیاهوی بسیاری بویژه در فضای مجازی برپا کرد و بسیاری را نگران این خانواده کرد.
به گزارش پایگاه خبری«عصر ساختمان» به نقل از ایسنا، شامگاه شنبه بود که فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که نشان از چادر زدن یک زوج اراکی در پارک جنگلی شهید باهنر اراک داشت.
انتشار این فیلم باعث شد که یکشنبه شب تعدادی از مسئولان بهزیستی، دادستانی، فرمانداری اراک و تعدادی از فعالان اجتماعی جهت بررسی ماجرا و رفع مشکل این زوج روانه این پارک شوند و حتی در اواخر شب خبری مبنی بر اسکان این زوج در محل امنی در فضای مجازی منتشر شد، اما صبح روز بعد کذب بودن این خبر مشخص شد چراکه این زوج حاضر به ترک چادر خود در پارک جنگلی شهید باهنر اراک نشده بودند.
حوالی ساعت 9 روز دوشنبه بود که در محل حاضر شدم، به محض رسیدن ما، خانم چادرنشین چادر را ترک کرد، اما مرد که به تازگی از خواب بیدار شده بود به گفتگو با ایسنا نشست.
ف- م با اشاره به اینکه از شب گذشته با حضور مسئولان به سختی افتادهام به طوری که اگر جمع نکنم و نروم بازداشت خواهم شد، گفت: آذرماه سال گذشته خانه استیجاریام به دلیل نشتی گاز آتش گرفت و از همان روز آوارگی و چادرنشینی من و خانمم نیز آغاز شد.
وی با بیان اینکه تا قبل از سال 90 وضع و اوضاع خوبی داشتم، شرکتدار بودم، پیمانکار شرکت هپکو و چندین شرکت دیگر و حتی از پرسنل شرکت لجور بودم، افزود: هفت سال پیش صاحب خانهای در شهرک الهیه بودم، پس از جدایی از همسر اولم در سال 91 ورشکستگی شرکتم نیز آغاز شد و حدود 3 سال بعد کاملا ورشکسته شدم و با این وضعیت بیماری کلیویام نیز شروع شد.
ف- م گفت: حدود 4 سال پیش با همسر فعلیام ازدواج کردم، البته ما بچهای نداریم تنها یک دختر حدود 20 ساله از همسر اولم دارم که با مادرش زندگی میکند. از 11 ماه پیش آوارگی ما آغاز شد و حدود 6 ماه است که در پارک جنگلی چادر زدهایم.
وی بیان کرد: در این شش ماه همه میدانستند ما اینجا هستیم ولی دیشب همه مسئولان آمدند و میخواستند ما را جمع کنند و به بهزیستی ببرند تا مگر خیری پیدا شود و خانهای به ما بدهند. اگر به بهزیستی بروم خودم در یک بخش و خانمم در یک بخش دیگر خواهد بود به همین دلیل گفتم که به بهزیستی نمی آیم. سر به کوه میگذارم و چادر میزنم، اما به بهزیستی نمیروم چراکه همسرم یک ساعت نمیتواند از من دور باشد و میترسم بلایی سر خود بیاورد.
وی با بیان اینکه آقایونی که یکشنبه شب آمدند، هیچکدام نگفتند که ما به شما خانه میدهیم و تنها گفتند اگر خیر پیدا شد، خانه میدهیم، گفت: در این 6 ماه زندگی خود را با جمعآوری ضایعات گذراندهام، اما اگر خانه داشته باشیم قطعا وضعیتمان بهتر خواهد بود. خانواده من از نظر مالی وضعیت خوبی دارند، اما نمیخواهم از آنها درخواست کمک کنم؛ بعضی از آنها حال من را میدانند اما نمیخواهم بگویم که به من کمک کنید، بعد از ورشکستگی به هر زحمتی بود زندگی را طی کردیم، اما درآمدم جوابگو نبود، با این تورم نمیشود دیگر زندگی کرد.
وی با اشاره به اینکه اکثریت خانواده من و خانواده همسرم نمیدانند که ما اینجا هستیم، افزود: یکشنبه شب غریبهای آمد و برای کمک به ما اعلام آمادگی کرد، در این مدت آدم های بسیاری به ما کمک کردند، زندگی کردن اینجا بسیار سخت است، اما چارهای هم نداریم، آیا کسی نیست که یک خانه به ما بدهد؟ قطعا هست.
این چادرنشین پارک جنگلی اراک با اشاره به بیماری قلبی، کلیوی و فشارخون خود گفت: چندماهی است موفق به خرید یکی از داروهای قلبم نشدهام. قبل از این مشکلات به کمیته امداد و استانداری مراجعه کردم، اما تاثیری نداشت. ماهی دو میلیون تومان هزینه درمان بیماری هایم است که توان تامین آن را ندارم.
وی با تاکید بر اینکه من اعتیادی ندارم، همسرم اعتیاد داشته است و در حال حاضر تنها متادون مصرف میکند، گفت: اگر به من منزل بدهند همین لحظه میروم، اما به بهزیستی نمیروم.
به گزارش ایسنا، به گفته مسئولانی که یکشنبه شب برای پیگیری مسئله در محل حاضر شده بودند، اقدامات انجام شده برای راضی کردن این زوج به انتقال از پارک به بهزیستی به نتیجه نرسیده بود و آنها با بیان اینکه خانواده ای قول تامین سرپناه به آنان داده است، از رفتن به مکان پیشنهادی بهزیستی امتناع کرده و تعهد داده بودند که تا ساعت 11 امروز در تماس با آن خانواده خیر تکلیف سرپناهشان را روشن کنند و محل را ترک کنند.
بر این اساس راس ساعت 10:30 روز دوشنبه زارعی معاون سیاسی، امنیتی، اجتماعی فرماندار اراک در محل حاضر شد و خطاب به این مرد چادرنشین گفت: شب گذشته خودت با حضور معاون دادستان تعهد دادی و امضا کردی که ساعت 11 امروز وسایل را جمع میکنی در غیر این صورت بازداشت خواهی شد و به کمپ منتقل میشوی.
زارعی با تاکید براینکه من یک ساعت دیگر بازمی گردم و باید وانت حاضر و وسایل جمع شده باشد، بیان کرد: ما پیشنهاد کمک دادیم، همین الان مکان مهیاست و شما می توانید در اتاق مناسبی در بهزیستی اسکان یابید.
وی افزود: این زوج مکان مناسبی خواستند که تامین شد، مرد خانواده گفته است که مشکل کلیه دارد و توافق کردیم که دانشگاه علوم پزشکی به صورت رایگان اقدام به درمان او کند.
وی با اشاره به حضور مسئولان از جمله معاون اجتماعی بهزیستی تا ساعت 11 یکشنبه شب در محل و ارتباط تلفنی با معاون دادستان در همان شب و با بیان اینکه وانت با کارگر نیز جهت انتقال وسایل کرایه شده بود گفت: این خانواده کمک های پیشنهادی را نپذیرفتند و در نهایت مقرر شد که تا 11 صبح دوشنبه به این خانواده مهلت بدهیم که چادر را جمع کنند و در هیچ نقطه دیگری نیز چادر نزنند، این تعهدنامه توسط ف- م امضا شد، هرچند به آنان گفته شد که کمیته امداد قول تامین مسکن آنان را داده است ولی باز هم نپذیرفتند.
معاون فرماندار اراک با بیان اینکه این زوج مدتها قبل در پارک امیرکبیر نیز چادر زده بودند و تیم اورژانس اجتماعی بهزیستی برای کمک به آنها مراجعه کرده بود، اما آنها کمک بهزیستی را نپذیرفته بودند، تصریح کرد: در فیلم منتشر شده در فضای مجازی گفته شده است که این آقا کارگر هپکو بوده در حالی که ظاهرا پیمانکار هپکو بوده و به هیچ عنوان ارتباطی با این شرکت ندارد و از پرسنل و کارگران هپکو نبوده است. انتشار این خبر کذب فضای بدی در شهرستان ایجاد کرده است.
وی خطاب به مرد چادرنشین گفت: شما شب گذشته گفتید که همسرم متادون دریافت میکند و هیچ اشکالی هم ندارد چرا که وی بیمار است، اما مبحثی که مطرح کرده اید این است که بهزیستی منزلی در سطح شهر برای شما تامین کند که شاید این امکان به این زودی فراهم نشود، به همین دلیل بهزیستی فعلا شما را در مرکز مداخله در بحران پذیرش می کند، اگر تشخیص داده شود که بیماری اعم از اعتیاد و ... دارید، متناسب با بیماری درمان صورت میگیرد و به کمپ ترک اعتیاد فرستاده میشوید و اگر بیماری نبود و تنها مشکل معیشتی وجود داشت بهزیستی منزلی تهیه میکند و مبلغ رهن را متقبل میشود، اما شما این کمکها را نپذیرفتید و گفتید که ما را به بهزیستی نبرید، ما از اینجا میرویم و خودمان تهمیداتی برای منزل خود اندیشیدهایم.
زارعی با تاکید بر اینکه من متولی تامین امنیت شهرستان هستم و نمی توانید از این محل به پارک دیگری بروید و حق چادر زدن مجدد در هیچ نقطه ای از شهرستان را هم ندارید، گفت: بهزیستی هزینه درمان اعتیاد شما را پرداخت میکند. هزینه یک دوره درمان(21 روزه) در کمپ ترک اعتیاد نفری 700 هزار تومان است که برای شما کاملا رایگان خواهد بود، مشکل کلیوی هم با کمک دانشگاه علوم پزشکی رایگان حل خواهد شد.
وی تاکید کرد: این زوج هموطن ما هستند و به آنها کمک خواهیم کرد ولی ظاهرا آنها نمیتوانند تصمیم بگیرند.
به گزارش ایسنا، پس از این صحبتهای زارعی و تاکید وی که راس ساعت 11:30 در محل حاضر خواهم بود و باید وسایل جمعآوری شده باشد، ف – م این مهم را پذیرفت و گفت: من روی حرفهای شب گذشته خود هستم و امروز چادر را جمع میکنم و میروم تا حرفم به اثبات برسد.
با رفتن معاون فرماندار و بازگشت وی راس ساعت 11:30، حوالی ساعت 11:45 دقیقه همسر ف - م با 2 کیسه در دست که یکی حاوی ضایعات و دیگری حاوی چوب جهت آتش زدن بود بازگشت.
این زوج دقایقی در گوشهای با هم صحبت کردند و پس از آن زن مشغول شستن ظرفها زیر باران شد و کم کم شروع به صحبت کرد.
وی از زندگی مشترک خود با ف - م گفت و افزود: متولد 1364 و دارای تحصیلات دوم راهنمایی هستم، 4 سال است که با همسرم ازدواج کردهام. از ازدواج اولم که با نوه عمهام بود دارای 2 فرزند هستم که بعد از طلاق(به دلیل بداخلاقی، بددهنی و کتککاری) در کنار پدرشان زندگی میکنند.
الف – ف با بیان اینکه همسر فعلیام دوست شوهر اولم بود که بعد از اطلاع از بددهنی و کتک کاری شوهرم کمک زیادی به ما میکرد و بعد از طلاق با هم ازدواج کردیم، درخصوص زندگی کنونی خود افزود: من زمانی که وضع مالی همسرم خوب بود در کنار او بودم و امروز که این وضعیت را دارد از او جدا نمیشوم با این بیماری فشارخونی که دارد نمیتوانم رهایش کنم، اگر از او جدا شوم خودکشی میکنم.
وی بیان کرد: من یک سال این زندگی را تحمل کردم، یکی دو میلیون تومان به من بدهید که خانه اجاره کنم، در غیر اینصورت بهزیستی نمیروم، من یک سال است که بدبختی و آوارگی میکشم که از شوهرم جدا نشوم، ما از اینجا تکان نمیخوریم.
در همین بین که زارعی معاون فرماندار در تماسهای تلفنی به دنبال راه چارهای برای ساماندهی وضعیت این خانواده و جمعآوری وسایل و چادر بود، مرد چادرنشین با صدای بلند گفت: در عرض یکی دو ساعت نمیتوانم این زندگی را جمع کنم و بروم، نمیتوانم خانمم را رها کنم، او یک ساعت از من جدا شود پدرش درمیآید، دیشب زیر باران خیس شدم و امروز به من میگویند دروغ میگویی چه دروغی دارم بگویم.
با این صحبتها زن نیز با عصبانیت به همسرش گفت که به هیچ عنوان این محل را ترک نمیکنیم و حق نداری به بهزیستی بروی، اگر بروی خودکشی خواهم کرد؛ وی پس از این سخنان پارک را ترک کرد.
معاون فرماندار اراک خطاب به مرد گفت: براساس این وضعیت بهزیستی تصمیمگیری میکند، اگر اعتیاد داشته باشید به کمپ منتقل میشوید و اگر اعتیاد نداشته باشید خانه را تامین می کند، چرا این کمک را نمی پذیرید؟ آیا پیشنهاد دیگری دارید؟
ف - م بیان کرد: من پیشنهادی ندارم تنها میترسم که همسرم کاری دست خودش بدهد. الان نمیتوانم درست فکر کنم. فکر میکنید من از این وضعیت راضی هستم؟
به گزارش ایسنا، در این بین ف – م که از لابلای صحبتهای حاضران در صحنه از دستور دادستان جهت جمعآوری چادر مطلع شده بود، به بهانه پیدا کردن و بازگرداندن همسرش از پارک خارج شد و به گفته راننده اورژانس اجتماعی با گرفتن تاکسی محل را ترک کرد.
پس از ترک محل توسط این زوج، بازنگشتن آنها و اعلام وضعیت به دادستان و دکتر بختیاری فرماندار اراک، معاون فرماندار به ایسنا گفت: در درجه اول پیشنهاد کمک به این زوج از جمله امکان اسکان در بهزیستی و کمک گرفتن از خیرین داده شد که هیچ کدام را نپذیرفتند. حتی منزلی توسط کمیته امداد در روستای مالک آباد به آنان پیشنهاد داده شد که نپذیرفتند. شب گذشته تا ساعت 11 به همراه تیم اورژانس اجتماعی در محل حاضر بودیم، اما آنها برای رفتن به بهزیستی متقاعد نشدند.
وی با بیان اینکه ظاهرا این زوج درگیر بیماریهای متفاوتی هستند، تصریح کرد: با توجه به اینکه بهزیستی متولی بی خانمانان و افراد دارای اینگونه مشکلات است، مقرر شد که با حضور عوامل انتظامی وسایل این زوج جمعآوری و به بهزیستی منتقل شود.
زارعی تاکید کرد: ضبط وسایل این زوج نیازی به دستور دادستان یا فرماندار نداشت و صرف اینکه آنان در مکان عمومی چادر زدهاند برای بهزیستی مسئولیت ایجاد میکند و قانونگذار نیز بهزیستی را مکلف به ساماندهی کرده است. بر اساس این تکلیف برای اینکار نیازی به دستور دادستانی نیست هرچند که دادستانی برای کمک اعلام آمادگی کرده است، اما نیازی به دستور قضایی نبوده است.
وی بیان کرد: با توجه به حضور ضابط قضایی و پلیس و بهزیستی در محل و عدم حضور این زوج، منعی برای ضبط وسایل وجود ندارد و تمام اقلام به صورت ریز و دقیق صورتبرداری شده است و به شکل امانت به بهزیستی منتقل شده تا زوج برای دریافت آن مراجعه کنند.
به گزارش ایسنا، نهایتا پس از حضور 6 ساعته خبرنگار و عکاس خبرگزاری ایسنا در محل چادر این زوج در پارک شهید باهنر اراک، تمامی وسایل این خانواده دو نفره جمعآوری و به بهزیستی اراک منتقل شد. پس از ترک محل توسط زوج یاد شده تاکنون اطلاعی از محل اسکان فعلی آنان در دست نیست ولی در فضای مجازی مطالبی مبنی بر پیدا شدن این زوج توسط افرادی منتشر شده است و از مردم خواسته شده در صورت تمایل بدون حضور رسانه و بهزیستی و ... به پی وی پیام دهنده مراجعه کنند، البته به صورت رسمی و از سوی مسئولان چیزی در این خصوص اعلام نشده است.
براساس این گزارش، چادری که خبرساز شده بود جمع شد ولی سرنوشت این زوج که به گفته خودشان به امید کمک کسانی که یکشنبه شب قول تامین سرپناه به آنها داده بودند، از پذیرفتن کمک بهزیستی امتناع کردند، همچنان نامعلوم است. هر چند به گفته مسئولان بهزیستی این زوج چند ماه قبل نیز از پذیرفتن کمک سازمانهای مسئول امتناع کرده بودند!
نکته قابل توجه در این میان، سرگردانی 11 ماهه این زوج در پارک های اراک است، فرصتی 11 ماهه برای مسئولان تا این مسئله را پیگیری کنند و شاید می توانستند در این فرصت طولانی با صرف وقت بیشتر اعتماد این زوج را جلب کرده و به وضعیت آنان سامان ببخشند تا مجبور نشوند پس از انتشار یک فیلم در فضای مجازی اینگونه و با عجله امور را پیگیری کرده و در نتیجه با عکس العمل منفی این زوج و قضاوت های متعدد و مختلف مردم در فضای مجازی روبرو شوند.
از طرفی تجربه روز قبل نشان داد که مراجعات مقطعی برای رفع این گونه مشکلات کارساز نبوده و شاید مشکلات بیشتری نیز ایجاد کند، در واقع در چنین مواردی صبر و حوصله بسیار برای برقراری ارتباط و تامین اعتماد جهت همکاری اینگونه افراد لازم است، هرچند کارشناسان اورژانس اجتماعی در مورد اخیر برای گفتگو با این زوج اقدام کردند ولی در این فرصت کوتاه نتوانستند موفق به جلب رضایت این زوج برای همکاری با مسئولان و انتقال از محل شوند.
گفتنی است، روز گذشته یکی از حاضران در صحنه( که البته از مسئولان نبود) زوج چادرنشین را به دزدی متهم کرد، اما دیگری که در محل کار می کند و از نزدیک زندگی این زوج در پارک را دیده است، این مسئله را تکذیب کرد و گفت: آنها از راه جمع آوری ضایعات و زباله گردی روزگار می گذرانند و تا امروز حتی یک هزار تومانی هم از ما نخواسته اند.