فاصله پایتخت با «تهران ۸۴»
عصر ساختمان- وضعیت سه شاخص اصلی «کیفیت زندگی» در تهران نسبت به دهه۸۰، افت سنگین پیدا کرد. هفته گذشته در جلسه «چگونگی تدوین طرح جامع جدید شهر تهران»، این سوال مطرح شد که «اوضاع پایتخت نسبت به زمان تدوین طرح فعلی، یعنی سال ۸۴»، بهتر شده است یا بدتر؟ بررسیها، نرخ سه شاخص از جمله «میزان دوری از مسکن در استطاعت» را معلوم میکند.
شنبه ۱۱ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۹:۰۰
به گزارش پایگاه خبری «عصر ساختمان» به نقل از دنیای اقتصاد؛ شورای شهر تهران با برگزاری یک گردهمایی کارشناسی و تخصصی با حضور سه ضلع شورای شهر، شهرداری و کارشناسان و صاحبنظران شهرسازی رسما به موضوع «چگونگی تدوین طرح جامع جدید تهران» برای افق 1425 ورود کرد. این نشست همچنین دومین جلسه رسمی و واجد بازتاب بیرونی است که نهاد راهبری و پایش طرحهای توسعه شهری تهران با هدف تدوین نسخه بهروز طرح جامع در برگزاری آن مشارکت میکند.
شهرسازان حاضر در این نشست از سقوط کیفیت زندگی در تهران در طول دوره اجرای طرح جامع ملاک عمل فعلی سخن گفتند و مدیریت شهری را نسبت به راندمان ضعیف این نسخه از طرح مذکور که بین دو تا سه سال دیگر زمان انقضای اعتبار آن پس از دو دهه از زمان ابلاغ فرا میرسد، آگاه کردند. در این جلسه همچنین هشدارهایی درخصوص سقوط سه شاخص کیفیت زندگی در پایتخت در فاصله 18 سال سپریشده از اجرای طرح جامع تهران مطرح شد که با «کمیسازی» دادههای مربوط به این سه شاخص، صحت اظهارات مطرحشده اثبات و مشخص میشود در طول دوره اجرای طرح جامع فعلی، پایتخت از قله نیمه دهه 80 فرود آمده است.
به گزارش «دنیایاقتصاد»، اساسا سند طرح جامع با این هدف تنظیم میشود که به عنوان نقشه بالادست برای مهمترین ماموریت و فعالیت تصمیمگیری شهرداری یعنی صدور جواز ساخت، چارچوب و حریم قائل و از انحراف شهر به سمت «شهرفروشی» جلوگیری شود. همچنین طرحهای جامع هدف بلندتری تحت عنوان ارتقای کیفیت زندگی شهروندان را دنبال میکنند.
اما پایش وضعیت شهرسازی تهران حاکی است تنها 13 درصد از احکام طرح جامع فعلی تهران اجرا شده و این ضعف در اجرا موجب افت کیفیت زندگی از سه جهت دسترسی به مسکن در استطاعت، استنشاق هوای تمیز و برخورداری از آسمان آبی و در نهایت تابآوری در برابر بحرانها و حوادث طبیعی بهویژه زلزله شده است.سیدامیر منصوری، استادیار دانشکده معماری دانشگاه تهران که یکی از کارشناسان دعوتشده به این گردهمایی بود، در همین رابطه با اشاره به عمر حدود سه تا چهار ساله هر دوره از مدیریت شهری در ایران تاکید کرد که مدیران شهری باید در قواره اقتدار و متناسب با عمر مدیریتی خود تصمیمگیری کنند. وی با اذعان به اتفاق نظر کارشناسان و صاحبنظران مبنی بر اینکه تهران شهری نیست که بتواند به شهروندان خود سرویس مناسبی ارائه دهد، یادآوری شد: در شهری زندگی میکنیم که نصف جمعیت ساکن در آن در معرض خطر زلزله کشنده هستند؛ قیمت هرمترمربع مسکن در آن بیش از 60 میلیون تومان است و دیگر هیچ کس با کار عادی نمیتواند در این شهر خانه بخرد و بعضا حتی مستاجری در برخی محلهها ناممکن شده است؛ تهرانیها بیش از 200 روز در سال در معرض هوای آلوده هستند؛ از طرفی بیش از 10 شهر نسبتا پرجمعیت در اطراف این کلانشهر شکل گرفته و عده زیادی از جمعیت این شهرهای اقماری نیز به صورت روزانه به پایتخت سفر و ترافیک و آلودگی بیشتری را به این شهر تحمیل میکنند.
وی با بیان اینکه سالهاست مهمترین سرفصلهای طرح جامع تهران کنار گذاشته شده و مهمترین احکام آن در حوزه تعیین تراکم و ساختوساز با مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری دگرگون شده است، گفت: از طرفی در طرح جامع تهران دهها سند پاییندست شامل طرحهای موضوعی و موضعی تعریف شده که بسیاری از آنها هرگز تهیه نشد. وی افزود: مهمترین مساله تهران در حال حاضر بافت فرسوده است که در طرح جامع ملاک عمل فعلی برای آن فکری نشده بود و حل این مساله به تهیه یک طرح موضوعی ارجاع شد و البته این طرح موضوعی هم هیچگاه تدوین نشد. وی اصل احیای نهاد راهبری و پایش طرحهای توسعه شهری در پایتخت را یک اتفاق مبارک و اقدام اصولی تلقی کرد اما یادآور شد که این نهاد هنوز نسبت به اتفاقات بزرگی که در شهر در حال رخ دادن است، منفعل عمل میکند و باید در جایگاه فعال قرار بگیرد.
توصیه مهم منصوری این است که راه فرسایشی طیشده برای تدوین نسخه فعلی طرح جامع دوباره از نو طی نشود و در این رابطه توضیح داد: نباید یک حجم بزرگ از اقدامات بیحاصل تعریف شود بلکه باید با رویکرد مسالهمحوری به دنبال راهحل و پاسخ به سه نیاز و مساله مشخص در شهر باشیم؛ این سه مساله شامل بافت فرسوده (با توجه به ارتباط آن با تابآوری در برابر حوادث طبیعی در شهر لرزهخیزی مثل تهران)، دسترسی به مسکن و آلودگی هوا است. در نتیجه باید به جای اینکه دوباره به سراغ موضوعاتی مثل «پهنهبندی» و «تراکم» رفته و با مصائب طیشده در دو دهه قبل دوباره مواجه شویم، صرفا روی مسائل اصلی تهران متمرکز شده و با یک برنامه انقلابی و کوتاهمدت، دستور کار و نقشه ورود به مسائل مغفول و بر زمینمانده را تعریف و تدوین کنیم.
دادههای کمی از افت کیفیت زندگی
هشدارهای این صاحبنظر شهرسازی نشان داد تهران در طول نزدیک دو دهه اجرای طرح جامع از اهدافی که برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان دنبال میکرده، دورتر شده است. اکنون «دنیایاقتصاد» براساس آمارهایی که در اختیار دارد این ادعا را سنجش و صحت آن را اثبات میکند. یکی از سه مساله اصلی تهران که منصوری به آن پرداخت آلودگی هواست. تهران در سال 1401 رکورد آلودهترین سال نه تنها از 18 سال قبل (سال 86 همزمان با آغاز اجرای طرح جامع) بلکه از ابتدای دهه 80 را به لحاظ تعداد روزهای آلوده با شاخص قرمز و بالاتر به ثبت رساند؛ طوری که در این سال 38 روز شاخص کیفیت هوا قرمز(ناسالم)، بنفش (بسیار ناسالم) و حتی قهوهای (خطرناک) بود. این در حالی است که میانگین تعداد روزهای وضعیت قرمز و بدتر در تهران از ابتدای دهه 80 تا 1400 کمتر از 10 روز بود. از سوی دیگر آلودگی هوا معلول ترافیک است که یک بررسی آماری نشان میدهد سهم استفاده از حمل و نقل عمومی در پایتخت از 22 درصد در اواخر دهه 80 به 16 درصد در حال حاضر کاهش یافته و به همان نسبت این سهم استفاده از خودروی شخصی است که افزایش یافته و بر آلودگی هوا افزوده است. ضلع دوم مثلث کیفیت زندگی در تهران که به آن اشاره شد، دسترسی به مسکن در استطاعت است. روند افت و خیز دسترسی به مسکن در پایتخت به واسطه دو شاخص قابل بررسی است؛ نخست شاخص انتظار خانهدار شدن (مبتنی بر پسانداز یکسوم درآمد خانوار با فرض ثابت ماندن قیمت مسکن) و دوم هزینه مسکن در سبد خانوار.
شاخص انتظار خانهدار شدن در سال 84 معادل 22 سال بود که این میزان اکنون در تهران به 112 سال افزایش پیدا کرده و عملا مسکن به کلی از دسترس قشر متوسط به پایین جامعه خارج شده است. همچنین برای نسل «Z» که متولدین اواخر دهه 70 به بعد هستند، این شاخص تا حدود 200 سال نیز برآورد میشود. شاخص دوم موسوم به فقر مسکن که از به دست آوردن سهم هزینه تامین مسکن در سبد خانوار به دست میآید نیز در طول دو دهه اخیر سقوط کرده است، طوری که سهم مسکن در سبد هزینههای خانوار از 33 درصد در دهه 80 به بالای 50 درصد در حال حاضر رسیده است. بر این اساس بیش از 70 درصد خانوارهای تهرانی دچار فقر مسکن هستند، چراکه باید به مراتب بیشتر از استاندارد جهانی (حدود 30 درصد) از درآمد خود برای تامین مسکن هزینه کنند و به همان نسبت از دیگر هزینههای ضروری مرتبط با کیفیت زندگی مثل خوراک، پوشاک و حتی آموزش بکاهند. در نهایت درباره وضعیت بافت فرسوده تهران نیز با توجه به ارتباط مستقیمی که با تابآوری در برابر حوادث غیرمترقبه نظیر زلزله دارد، جهت آمارهای نوسازی این بافتها نسبت به شروع اجرای طرح جامع نزولی بوده است. تهران در نیمه دهه 80 در یک سال تجربه ساخت 21 هزار و 800 واحد و در یک سال تجربه ساخت 21 هزار و 400 واحد در بافت فرسوده را داشته است.
با این حال پارسال با وجود اینکه با پیشبینی مشوقهای گوناگون تلاش شد روند متوقفشده احیای بافتهای فرسوده از سر گرفته شود و میزان نوسازی این بافتها 50 درصد رشد کرد، آمار پروانههای صادرشده در بافت فرسوده به حدود 16 هزار واحد رسید.
این در حالی است که در یک روند طبیعی برای اینکه تهران در بازه زمانی میانمدت بتواند قبل از بحرانساز شدن بافتهای فرسوده این مساله را مدیریت کند، نیازمند صدور پروانه برای سالانه 30 هزار واحد مسکونی در این بافتهاست.
این اعداد و ارقام نشان میدهد ادعاهای کارشناسی درباره افت کیفیت زندگی تهرانیها در طول دوره اجرای طرح جامع فعلی بیراه نیست؛ اما مساله مهم امروز این است که چه باید کرد تا شکست اجرای طرح جامع برای افق 1425 تکرار نشود؟
چارهجویی برای «تعارض منافع»
بر اساس ضوابط قانونی موجود، شورای عالی شهرسازی و معماری و شورای شهر تهران کارگردانهای اصلی بازنگری در طرح جامع تهران یا به تعبیر دقیقتر، تدوین نسخه جدید طرح جامع تهران هستند. به استناد بند 34 از ماده 71 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران و اصلاحات بعدی آن، «بررسی و تایید طرحهای هادی و جامع شهرسازی و تفصیلی و حریم و محدوده قانونی شهرها پس از ارائه آن توسط شهرداری و ارسال آن به مراجع ذیربط قانونی جهت تصویب نهایی» شورای شهر تهران باید نسبت به تایید طرح بازنگری و ارسال آن به شورای عالی شهرسازی و معماری اقدام کند. کارگردانان سوم و چهارمی که به نوعی در جریان بازنگری نقش اجرایی دارند نیز معاونت شهرسازی و معماری وزارت راه و شهرسازی و اداره کل راه و شهرسازی استان تهران هستند که در کنار سایر ذیمدخلان در قالب یک شورای راهبری ایفای نقش خواهند کرد. یکی از موارد مهم و تعیینکننده در نتیجه بازنگری طرح جامع تهران، ترکیب شورای راهبری این بازنگری است و هنوز توافق نهایی بر سر آن صورت نگرفته است. ترکیب پیشنهادی نهاد راهبری و پایش طرحهای توسعه شهری تهران یک هیات 25 نفره است که سهم نهاد در آن 15 نفر بوده و به جز آنها، هفت عضو هیات علمی دانشگاهها، یک نفر به عنوان نماینده تامالاختیار استاندار تهران، یک نماینده انجمن صنفی مهندسان مشاور معمار و شهرساز، یک نماینده جامعه مهندسان مشاور ایران و مدیرکل راه و شهرسازی استان تهران نیز در آن حضور خواهند داشت. بنابراین سهم و نقش شهرداری تهران در ترکیب هیات بازنگری در طرح جامع در حد یک نماینده است.
این ترکیب پیشنهادی اگرچه با انتقاد مدیران شهرداری در نشست اخیر روبهرو شد و حتی نمایندگانی از معاونت شهرسازی و معماری ادعا کردند که نهاد راهبری و پایش طرحهای توسعه شهری اصلا ظرفیت علمی و اجرایی بازنگری در طرح جامع را ندارد، اما تا این مرحله راه به جایی نبرده و به نظر میرسد اراده شورای شهر به عنوان یکی از دو کارگردان اصلی و تعیینکننده در بازنگری طرح جامع تهران این است که مانع تعارض منافع در جریان این بازنگری شود. به همین خاطر نقش نهاد ذینفع در حوزه فعالیت ساختمانی یعنی «شهرداری تهران» که در حال حاضر وابستگی درآمدی بیش از 60 درصدی به درآمدهای حوزه ساختوساز دارد، در ترکیب شورای راهبری کمرنگ دیده شده است و این یک نقطه قوت محسوب و مانع از تعارض منافع در پروسه بازنگری طرح جامع میشود. مهدی عباسی، رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران، نیز در این نشست تاکید کرد که اراده شورای شهر بر پشتیبانی و تقویت نهاد راهبری و پایش طرحهای توسعه شهری است. به این ترتیب به نظر میرسد تکیه پارلمان شهری بیش از هر چیز به ظرفیت علمی و اجرایی هیاتهای کارشناسی همکار در نهاد راهبری و پایش طرحهای توسعه شهری تهران خواهد بود و این یک نکته امیدوارکننده است.
دستورکار مجلس درباره جمعیتپذیری شهرها
به گزارش «دنیایاقتصاد»، اقبال شاکری، عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی که در دوره چهارم شورای شهر تهران نیز نمایندگی مردم پایتخت در پارلمان شهری را بر عهده داشت، دیگر مهمان ویژه اولین نشست کارشناسی تدوین شیوهنامه بازنگری در طرح جامع شهر تهران به میزبانی شورای شهر بود. وی علاوه بر تشریح برنامه کلانی که برای افزایش جمعیتپذیری شهرها ذیل برنامه هفتم در تدارک است، در عین حال به بیان نگرانی نمایندگان مجلس درباره تهران پرداخت. شاکری با اشاره به ورود برنامه هفتم به مساله بازنگری در طرحهای جامع و تفصیلی و موضوع محدودیت پهنه شهرها گفت: براساس مصوبه کمیسیون تلفیق که باید در صحن به رای گذاشته شود، در قالب برنامه هفتم مقرر شده زمینهایی به شهرها الحاق شود اما کمربند شهرها باز نشود. همچنین در یک حکم دیگر تاکید شده الحاق زمین با این شرط صورت میگیرد که تراکم در شهرهای مذکور از سطح فعلی افزایش پیدا نکند. در عوض رویکرد مبتنی بر افزایش جمعیتپذیری در شهرهای جدید و حتی در صورت لزوم اضافه شدن شهرهای جدید در اطراف شهرهای مادر مثل تهران است.
وی درعینحال از نگرانی نمایندگان مجلس درباره باز کردن اطراف تهران خبر داد و گفت: مساله باز کردن کمربند تهران موضوعی است که نمایندگان با احتیاط زیادی با آن برخورد میکنند و این حساسیت وجود دارد که حتما هر اتفاقی در اطراف تهران میافتد، شهرداری و وزارت راه و شهرسازی بتوانند خدمات زیربنایی و روبنایی لازم را ارائه کنند و این موضوع به افزایش اسکان غیررسمی منجر نشود. شاکری با بیان اینکه مجلس در موضوع تهران یک رویکرد بینابینی را در پیش گرفته است، گفت: در این رویکرد الحاق زمینهای متعلق به دستگاهها به تهران با انتخاب وزارت راه و شهرسازی میسر خواهد شد اما نه به شکلی که باعث رانت یا هجوم جمعیت به پایتخت شود. وی پیشنهاد داد مجلس در جریان بررسی این موضوعات از مدیریت شهری که بازنگری طرحهای جامع و تفصیلی را کلید زده است نیز کمک بگیرد و تا پیش از اینکه احکام حوزه شهرسازی در برنامه هفتم در صحن بررسی و تصویب شود، نظرات اعضای شورای شهر نیز در این خصوص استماع شود.
سهم صفر «هوش مصنوعی» در پایش تهران
هنوز شیوهنامهای که برای بازنگری در طرح جامع تدوین شده است بهتصویب نرسیده و پس از تصویب آن است که شورای راهبری برای انجام بازنگری تشکیل خواهد شد. سرنوشت تهران را قرار است تیم جدیدی رقم بزند و خطاهای مسیر پیموده تکرار نشود. توصیههای کارشناسی از ناحیه رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر مبنی بر استفاده از هوش مصنوعی در جریان بازنگری و تدوین طرح جدید وجود دارد و تلاش مدیریت شهری این است که طرحی را تدوین کند که قابلیت و ضمانت اجرا داشته باشد و به سادگی نتوان از خطوط قرمز آن عبور کرد. از آنجا که مرحله مقدماتی بازنگری، انجام یک پایش اساسی در خصوص وضع موجود تهران به لحاظ موقعیت کالبدی و عملکردی فضاهای شهری است، برای انجام این ماموریت استفاده از قابلیتهای هوش مصنوعی توصیه شده است؛ موضوعی که اگر جدی گرفته شود و از یک ایده مطرحشده در جلسه هماندیشی به یک طرح اجرایی تبدیل شود، میتواند پاشنه آشیل طرح جامع فعلی را در نسخه جدید درمان کند؛ به این ترتیب که از آن پس قابلیت و امکان پایش دورهای طرح با استفاده از روشهای فناورانه و بدون نیاز به برداشت دستی با دقت پایین و خطای بالا وجود خواهد داشت و هر نوع انحراف از ضوابط طرح جامع به مراتب زودتر کشف و علاج خواهد شد.