شکست جدید از اجارهبها
عصر ساختمان- تابآوری مستاجرهای پایتخت، حتی برابر «رشد صفر اجارهبها در ۱۴۰۲» هم کم شده است. گزارش از پشتصحنه نوع تازهای از مهاجرت بین منطقهای اجارهنشینها در تهران حاکی است، مستاجرهای دهک متوسط رو به بالا تحت تاثیر پنج عامل مخرب توان اجارهنشینی، قبل از مواجهه با موجر برای تمدید قرارداد، در فکر «جابهجایی به مناطق پایین» هستند؛ چون عمدتا «توان پرداخت مبالغ اجاره ۱۴۰۱» در سال جاری را ندارند. در مناطق متوسط رو به بالای پایتخت، «اجارههای پیشنهادی موجرها» با فرمول رهنکامل، بعضا برابر با «میانگین قیمت خرید آپارتمان در سال ۹۸» شده است.
سه شنبه ۲۰ تير ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۱:۰۰
به گزارش پایگاه خبری «عصر ساختمان» به نقل از دنیایاقتصاد؛ شکست جدید مستاجرها از بازار اجاره، سکانس تازهای از مهاجرت اجباری خانوارهای فاقد مسکن به مناطق ارزانتر را رقم زده است. تازهترین بررسیها و تحقیقات میدانی از وضعیت بازار اجاره مسکن در تابستان امسال به شناخت 5 عامل ناتوانی مستاجرهای 1402 در پرداخت ارقام اجارهبها حتی با سطوح سال گذشته، منجر میشود. تورم عمومی بالا، تورم مسکن شدید و سرریز شدن تقاضا در بازار اجاره مهمترین این عوامل هستند. مجموعه این عوامل باعث شده تابآوری مستاجرها نهتنها در برابر ارقام جدید اجارهبها بلکه حتی در مقابل تورم صفر در این بازار (حفظ سطوح سال گذشته اجارهبها)، نیز به شدت کاهش یافته است. این موضوع مهاجرت تازهای را در بازار اجاره رقم زده است و آن شروع مهاجرت دهکهای متوسط رو به بالای مستاجر از مناطق شمالی به مناطق میانی شهر است. به این ترتیب، علاوه بر دو شکل قبلی مهاجرت مستاجرها که به دنبال قلهپیماییهای تورمی این بازار در سالهای 1400 و 1401 شکل گرفت هماکنون شکل تازهای از اسبابکشی مستاجرهای با سطوح بالاتر درآمدی نسبت به طبقات متوسط و متوسط رو به پایین، نیز در بازار اجاره 1402 رصد میشود.
طی دستکم دو سال اخیر به دنبال بروز تورم شدید در بازار اجاره مسکن پایتخت دو دسته مهاجرت اجباری در این بازار شکل گرفت. طبقات متوسط که پیش از این در مناطق مصرفی نیمه شمالی شهر مانند مناطق 4 و 5 سکونت داشتند به دلیل رشد شدید اجارهبها و ضعف توان مالی برای پرداخت سطوح جدید هزینههای اجارهنشینی، به مناطق میانی و مرزی (مرز دو نیمه شمالی و جنوبی پایتخت مانند مناطق 9 و 10)، به اجبار مهاجرت کردند. بخشی از گروههای واقع در طبقات متوسط رو به پایین و همچنین مستاجرهای کمدرآمد ساکن در مناطق جنوبی پایتخت نیز به دلیل ناتوانی از تامین هزینههای اجارهنشینی به دنبال تورمهای حول و حوش 50 درصد در بازار اجاره 1400 و 1401 به مناطق حومه پایتخت مهاجرت کردند. اکنون اما به دنبال کاهش شدید تابآوری در بازار اجاره، شکل تازهای از مهاجرت اجباری مستاجرها در قالب اسبابکشی اجباری اجارهنشینهای واقع در دهکهای درآمدی متوسط رو به بالا از مناطق شمالی تهران مانند منطقه 2 و 3 به مناطق میانی مانند 4 و 5 رصد میشود. این موضوع در واقع مصداق بارز شکست جدید مستاجرها از اجارهبها محسوب میشود.
ناتوانی مستاجرها حتی با «تورم صفر»
تحقیقات میدانی از بازار اجاره مسکن در مناطق و محلات مختلف شهر تهران نشان از بروز نوعی فقر جدید در حوزه اجارهنشینی دارد. اگرچه در نبود آمارهای رسمی در خصوص تحولات بازار اجاره مسکن، تحقیقات میدانی صورت گرفته از فایلهای عرضهشده به بازار اجاره، مشخصات قراردادهای منعقدشده در این بازار و همچنین اظهارات واسطههای معاملات مسکن شهر تهران نشاندهنده کاهش سرعت رشد اجارهبها در سال جاری نسبت به سرعت رشد اجارهبها در سال گذشته است، اما ناتوانی مالی مستاجرها در بازار اجاره امسال بیش از همیشه نمایان، مشهود و پررنگتر شده است. بررسیها نشان میدهد سرعت رشد اجارهبها در قراردادهای 1402 در مقایسه با تورم اجاره 1401، کاهش داشته است. در شرایطی که متوسط اجارهبهای مسکن در شهر تهران در سال گذشته نسبت به سال 1400 حول و حوش 50 درصد و در برخی از ماهها بیش از این میزان افزایش یافت اما هماکنون دادههای غیررسمی با استناد به بررسی انبوهی از فایلهای عرضهشده به بازار اجاره مسکن مناطق مختلف شهر تهران نشان از کاهش سرعت رشد اجارهبها به حدود 30 تا 40 درصد دارد.
اما آیا این موضوع به معنای بهتر شدن شرایط مستاجرها است؟ بررسیها نشان میدهد نهتنها شرایط مستاجرها در سال جاری نسبت به سالهای قبل و دو سال گذشته بهتر نشده است بلکه هماکنون مستاجرها با بیشترین میزان فشار از ناحیه اجارهنشینی روبهرو شدهاند. به طوریکه تابآوری مستاجرها در پایتخت به قدری کاهش یافته است که علاوه بر دهکهای متوسط و متوسط رو به پایین، دهکهای متوسط رو به بالا نیز ناچار به مهاجرت به مناطق ارزانتر و پایینتر شدهاند. این شرایط به خصوص زمانی ملموستر است که بخش قابل توجهی از مستاجرها حتی گروه زیادی از مستاجرهای واقع در دهکهای درآمدی متوسط رو به بالا، حتی اگر اجارهبهای آنها در سال جاری افزایش نیابد، قادر به تامین ارقام پرداختی اجارهبهای سال گذشته هم نیستند. چه برسد به اینکه هماکنون ارقام اجارهبها به طور متوسط در قراردادهای جدید در مناطق مختلف شهر تهران افزایش نیز داشته و ثابت نبوده است.
میانگین اجارهبهای تهران
در شرایطی که مراجع آماری بخش مسکن انتشار آمار رسمی مربوط به تحولات بازارمسکن شهر تهران و سایر شهرها (کشور) را متوقف کردهاند، اما مشخصات قیمتی مربوط به حجم انبوهی از فایلهایی که روز گذشته به بازار اجاره مسکن شهر تهران در مناطق مختلف پایتخت عرضه شد نشان میدهد هماکنون متوسط اجارهبهای ماهانه هر مترمربع مسکن در شهر تهران به علاوه سه درصد ودیعه دریافتی به حول و حوش بیش از 210 تا 230 هزار تومان رسیده است. این میزان به راحتی امکان برآورد اجارهبهای ماهانه برای مستاجرها در مناطق معمولی تهران را فراهم میکند. ارقام مربوط به اجارهبها در مناطق متوسط رو به بالای شهر بیشتر است و بعضا تا 350 هزار تومان در یک ماه به ازای هر مترمربع نیز میرسد.براساس تحقیقات میدانی از مشخصات قیمتهای پیشنهادی درجشده در فایلهایی که روز گذشته به بازار مسکن محلات مصرفی منطقه 2 شهر تهران مانند ستارخان، دریاننو، توحید، پاتریس لومومبا، شهرآرا و ... عرضه شد، میانگین اجارهبهای ماهانه پیشنهادی موجرها برای هر مترمربع مسکن در این مناطق به 360 تا 390 هزار تومان رسیده است. براساس رهن کامل نیز این میزان برای یک واحد مسکونی معمولی با مساحت 70 تا 90 مترمربع، حول و حوش 12 تا 13 میلیون تومان برآورد میشود. در محلههای شاخص منطقه 5 شهر تهران مانند بلوار فردوس شرق و غرب و همچنین محله سازمان برنامه، دیروز به طور متوسط هر مترمربع از آپارتمانهای 70 تا 90 مترمربعی معمولی با اجارهبهای ماهانه 300 تا 330 هزار تومانی و رهن کامل 10 تا 11 میلیون تومانی، قیمتگذاری شد. بر همین اساس در منطقه 4 شهر تهران در محلههای موسوم به تهرانپارس غربی و تهرانپارس شرقی نیز میانگین هر مترمربع اجارهبهای ماهانه پیشنهاد شده از سوی موجران در فایلهای عرضهشده به بازار ملک، حول و حوش 250 هزار تومان و رهن کامل حول و حوش مترمربعی 7 میلیون تومان رصد شد. در منطقه 9 به عنوان منطقه پرتقاضا واقع در مرز دو نیمه شمالی و جنوبی شهر تهران، که طی دو سال اخیر با افزایش تقاضا برای اجارهنشینی از مناطق بالاتر(مناطق میانی مانند 5) همراه شد نیز دیروز متوسط اجارهبهای پیشنهادی به ازای هر مترمربع در فایلهای عرضه شده به بازار برای یکماه حدود 240 هزار تومان برآورد شد. متوسط رهن کامل هر مترمربع از این آپارتمانها نیز حول و حوش مترمربعی 8 میلیون تومان تخمین زده میشود.
اظهارات واسطههای معاملات اجاره مسکن از یکسو و تحقیقات میدانی از سوی دیگر در حالی نشاندهنده تورم 30 تا 40 درصدی اجاره در فایلهای عرضهشده به این بازار نسبت به ارقام قراردادهای اجاره در سال گذشته است که به روایت آمار رسمی، سال گذشته در همین زمان رشد میانگین اجارهبهای مسکن در کشور معادل 53 درصد بود اما امسال این میزان به 43 درصد رسیده است. براساس اعلام مرکز آمار از تحولات شاخص اجارهبهای مسکن در کشور، رشد میانگین اجارهبهای مسکن در کشور در سال 1400 معادل 41 درصد بود. این میزان در 1401 به 46 درصد رسید. فروردین امسال معادل 55 درصد، اردیبهشت ماه 55 درصد و در خردادماه معادل 43 درصد به ثبت رسید. با وجود این، بررسیها از سختتر شدن شرایط مستاجرها در این بازار حکایت دارد. شرایطی که باعث شده حتی در صورت تورم صفر اجاره در سال جاری نسبت به سال قبل گروههای قابل توجهی از مستاجرها حتی مستاجرهای واقع در دهکهای درآمدی متوسط رو به بالا توان پرداخت اجارهبها نداشته باشند و ناچار به اسبابکشی به مناطق ارزانتر شوند. بررسیها از شناسایی 5 عامل عمده در بروز این شرایط جدید در بازار اجاره که شکل تازهای از فقر اجارهنشینی در این بازار را ترسیم میکند، خبر میدهد.
تورم عمومی متهم ردیف اول
اولین عامل مربوط به وضعیت تورم عمومی و افزایش قابل توجه بهای کالاها و خدمات مصرفی خانوارهاست. تورم عمومی بالای 40 درصد در سالهای 1400 و 1401 و همچنین در بهار امسال، باعث رشد شدید و قابل توجه هزینههای ضروری در سبد ماهانه خانوارها شده است. همین شرایط تابآوری مستاجرها برای پرداخت اجارهبها حتی با ارقام سال قبل را به شدت کاهش داده و اثر مخرب روی آن داشته است. دومین عامل به وضعیت درآمد خانوارها در سال جاری مربوط میشود. درآمد واقعی خانوارها در سال جاری کاهش یافته است. به طور متوسط درآمد واقعی خانوارها در سال جاری نسبت به سال گذشته 20 درصد افت داشته است. درآمد واقعی به تفاضل درآمد اسمی خانوارها از تورم عمومی گفته میشود.
اثر جهش قیمت مسکن
در 5 سال اخیر، به دنبال بروز جهش شدید و ادامهدار در بازار معاملات مسکن بخش قابل توجهی از متقاضیان مصرفی و خانهاولیهای بازار ملک به اجبار به حاشیه بازار رانده شده و به دلیل ضعف قدرت خرید و ناتوانی از ورود به بازار معاملات خرید مسکن (صاحبخانهشدن)، به جمعیت مستاجرها پیوستند. خانهاولیهای دهکهای بالا نیز در این دوره جهش در مناطق متوسط رو به بالا مستاجر شدند. با افزایش تقاضا در بازار اجاره، سرعت رشد اجارهبها نیز افزایش یافت و سال به سال، مستاجرها در همه گروههای درآمدی با بدتر شدن اوضاع در این بازار روبهرو شدند. امسال بخش قابل توجهی از این مستاجرها ناچار به اسبابکشی اجباری به مناطق پایینتر شهر شدهاند.
تکمیل ظرفیت کاهش کالری
تکمیل ظرفیت کاهش کالری و سایر هزینهها در خانوارهای مستاجر برای حفظ توان پرداخت اجارهبها و رویارویی با تورم اجاره عامل چهارمی است که طی هفتههای اخیر منجر به مهاجرت اجباری طیف زیادی از خانوارهای متوسط رو به بالا ساکن در خانههای اجارهای مناطق شمال تهران به مناطق میانی شده است. این موضوع در میان سایر گروههای مستاجر نیز دستکم از دو سال گذشته مشاهده شد. در دو سال گذشته، بخش زیادی از مستاجرها برای آنکه بتوانند در محل سکونت خود باقی مانده و ناچار به کاهش کیفیت محل سکونت نشوند، سایر هزینههای خود مانند هزینه خوراک و ... را کاهش دادند. در سال 1400 و 1401 براساس مطالعات آماری و رسمی، میزان مصرف کالری خانوارها در کشور به طور متوسط به حداقل کالری موردنیاز روزانه رسید و حتی در برخی دهکهای پایین، 10 درصد نیز از این میزان کمتر شد. امسال اما، عملا این خانوارها جایی برای کاهش کالری و سایر هزینهها در سبد هزینهای خود نداشته و به اجبار به سمت کاهش هزینههای سکونت حرکت کردند.
سرریز تقاضا در برابر عرضه
عامل پنجم و موثر در شکل جدید مهاجرت اجباری مستاجرها به سرریز تقاضا در برابر عرضه موجود واحدهای استیجاری برمیگردد. استمرار جهش در بازار مسکن، نهتنها منجر به افزایش تعداد خانوارهای مستاجر در مناطق شمالی و در میان دهکهای درآمدی متوسط رو به بالا شد بلکه در کل بازار اجاره و در میان همه دهکها نیز جمعیت مستاجر و درنتیجه تقاضا برای اجارهنشینی را افزایش داد. این رشد محسوس تقاضا در بازار اجاره در شرایطی رخ داد که رکود ساخت و عرضه مسکن نیز هم در شهر تهران و هم در سایر شهرها تاریخی شد و تیراژ ساختوسازهای جدید به لحاظ کمترین میزان عرضه نسبت به سالهای گذشته رکورد زد. در سالهای اخیر در شرایطی که براساس مطالعات کارشناسی و رسمی درباره نیاز به عرضه مسکن جدید، باید به طور متوسط در هر سال 900 هزار واحد مسکونی و در کمترین حالت(کف بحرانی)، 550 هزار واحد مسکونی ساخته میشد اما به طور متوسط سالی حدود 300 تا 350 هزار واحد مسکونی در کشور احداث شد. یکی از نمودهای این رکود شدید ساختمانی خود را در شکل سرریز تقاضا در بازار اجاره نسبت به عرضه موجود نشان داد.
این 5 عامل باعث شده است که بسیاری از مستاجرهای واقع در دهکهای متوسط رو به بالای درآمدی هم قبل از اتمام دوره یکساله قرارداد اجاره خود و قبل از اعلام موجر درباره رقم جدید اجارهبها، به اجبار ناچار شوند تا خودشان درخواست پایان قرارداد اجاره و عدم تمدید قرارداد را به مالک ارائه دهند. چون محاسبات آنها نشان میدهد به دلیل رشد قابل توجه هزینههای زندگی و عدم افزایش درآمد واقعی آنها متناسب با هزینهها در بسیاری از موارد حتی اگر موجر اجارهبها را افزایش ندهد باز هم نمیتوانند از پس آن برآیند. این موضوع به خصوص در مناطق متوسط رو به بالای شهر که اجارهبهای ماهانه رقم قابل توجه و بالاتری است بیش از سایر مناطق رصد میشود.بررسیها و تحقیقات میدانی نشان میدهد هماکنون عمده مهاجرتهای اجباری مستاجرها از مناطق 2 و 3 تهران به مناطق 4 و5 است. از مناطق میانی مانند 4 و 5 هم مناطق 7، 8، 9 و 10 اصلیترین مقصد مهاجرت اجباری مستاجرهاست.