• عالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانی
  • عالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانی
  • عالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانی
  • عالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانی
  • عالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانی
  • عالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانی
  • عالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانی
  • عالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانی
  • عالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانی
  • عالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانی
  • عالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانی
  • عالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانی
  • عالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانی
  • عالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانی
  • عالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانی
عالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانیعالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانیعالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانیعالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانیعالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانیعالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانیعالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانیعالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانیعالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانیعالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانیعالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانیعالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانیعالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانیعالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانیعالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانی

عالی قاپو شاهکارهنر معماری ایرانی

عصر ساختمان - در ضلع غربی میدان نقش جهان و درست رو به روی مسجد شیخ لطف الله بنایی جذاب و تماشایی توجه را به خود جلب می کند؛ عمارتی ۶ طبقه که از عصر صفوی به جای مانده است و از مهمترین شاهکارهای معماری اوایل قرن یازدهم هجری به شمار می رود. نامش کاخ عالی قاپو است و در زمان صفویان بزرگترین بنای پایتخت به شمار می رفت و همچون نگینی در اصفهان می درخشید.

به گزارش پایگاه خبری«عصر ساختمان»، آنچه که این بنا را به جاذبه ای حیرت انگیز تبدیل کرده، تنها قدمت تاریخی آن نیست بلکه تزیینات چشم نواز آن است که هر چشمی را به خود خیره می کند. گچ بری های هنرمندانه در این بنا در اوج ظرافت انجام شده اند و یکی از شاهکارهای هنر ایرانی را به تصویر می کشند. تا همین چند دهه اخیر بنای عالی قاپو با ارتفاعی حدود 36 متر تا کف بازار اصفهان، بلندترین عمارت چند طبقه در شهر به شمار می رفت و قامتش بسیار دیدنی بود.
حالا این اثر با قدی برافراشته در گوشه ای از نقش جهان خودنمایی می کند و ما را به دنیای درون خود می کشاند....

تاریخچه کاخ عالی قاپو
پس از آنکه شاه عباس اول بین سال های 973 تا 977 خورشیدی پایتخت صفویان را از قزوین به اصفهان انتقال داد ساخت بنایی به عنوان مقر و دولتخانه حکومتی سلاطین صفوی آغاز شد. آنچه به عنوان عالی قاپو می شناسیم در واقع ورودی دولتخانه صفوی بود که در ابتدا ساختاری ساده داشت. عالی قاپو نقش دروازه مرکزی و مدخل قصرهایی را داشت که در دوران صفویه در محدوده میدان نقش جهان ساخته شدند و گسترش پیدا کردند. این دروازه، میدان نقش جهان را به مجموعه دولتخانه و عمارت رکیب خانه، جبه خانه، تالار تیموری، تالار طویله، تالار سرپوشیده، کاخ چهلستون و ... مرتبط می کرد. از تاریخ آغاز و پایان ساخت عالی قاپو اطلاعاتی در دست نیست؛ تنها شواهدی وجود دارد که نشان می دهد احتمالا این بنا همزمان با بنای مقابل آن، یعنی مسجد شیخ لطف الله ساخته شده است. بر اساس قراین موجود، در زمان ساخت مسجد امام در میدان نقش جهان، این دو بنا کامل شدند.
بخش های دیدنی کاخ عالی قاپو
به طور کلی می توان دو قسمت متمایز را برای عالی قاپو در نظر گرفت؛ قسمت جلویى و مدخل عمارت و ساختمان اصلى کاخ.

طبقه اول | ورودی و کریاس
در گذشته کاخ عالی قاپو پنج در ورودی داشت که مهمترین آنها مشرف به میدان نقش جهان بود و امروزه بازدیدکنندگان از همین در وارد می شوند. سایر درهای بنا نیز عبارت بودند از:
درِ چهار حوض در قسمت شمال، درِ شاهی مشرف به دروازه شهر معروف به دروازه دولت در غرب، درِ حرمسرا و درِ جبه‌خانه موسوم به در مطبخ.
برای ورود به کاخ باید از سردر بلندی عبور کنیم که با سنگ سماق ساخته شده و در مرحله دوم ساخت بنا به شکل کنونی در آمده است. سنگ سماق سنگی سخت است که رنگی متمایل به صورتی یا سبز دارد. به دلیل استقامت و سختی این سنگ، از آن در پی ساختمان ها و ستون های سنگی و ساختن سنگ آسیا استفاده می شود.
قسمت جلویى ساختمان جلوتر ‌از ساختمان اصلى است و کمی بیرون زدگی دارد. درست در همین بخش مدخل وسیع عمارت با طاق جناغى خودنمایی می کند. در دو طبقه طرفین ورودی، مدخل درها و طاق نماهاى کوچکترى ساخته شده اند. ورودی در دو طرف، تزیینات نقاشی و کاشی هفت رنگ دارد. پس از سردر بلند به دهلیزى می رسیم که به صورت شمالى - جنوبى ساخته شده و عمارت اصلى عالى قاپو در پشت آن قرار گرفته است. درِ عمارت اصلی مقابل مدخل قرار دارد.
کتیبه‌‌اى در بالاى درِ ورودی عمارت خودنمایی می کند که قسمتی از آن از بین رفته است و در دو طرف در نیز دو سکوى سنگى دیده می شود. بر اساس اطلاعات متون تاریخی، در اصلی بنا به مقبره امام علی (ع) در نجف تعلق دارد و شاه عباس آن را به این مکان آورده است تا ورودیِ بابرکتی به مجموعه بناها و کاخ های سلطنتیِ صفویان باشد. کتیبه بالای سردر ورودی به حدیث "انا مدینه العلم و علی بابها" مزین شده و در این قسمت 110 توپ جنگی در مقابل کاخ به نیت نام علی (ع) (حروف ابجد) قرار گرفته است. در زمان شاه عباس اول، این در تقدس خاصی میان ایرانیان داشت. کسی نباید پای خود را بر روی آن می گذاشت و اگر کسی این کار را می کرد مجازات در انتظارش بود. هر گاه شاه در حق کسی لطفی می کرد، فرد مزبور با تشریفات خاصی به مقابل در قصر می آمد، آن را می بوسید و با صدای بلند، عظمت و قدرت شاه را از خداوند می خواست. شخص شاه هم احترام زیادی برای این در قایل بود و هیچ وقت سواره از مقابلش نمی گذشت. این در ویژگی دیگری هم داشت و از آن با عنوان محلی برای بست‌نشینی و تحصن نیز استفاده می شد. اگر کسی در اینجا متحصن می شد، هیچ کس به جز شخص شاه نمی توانست او را بیرون کند. عابرانی هم که می خواستند بدون شرفیابی به خدمت شاه برسند، آستانه را بوسه می زدند؛ به همین دلیل همه مراقب کفش شان بودند تا برخوردی با آستانه نداشته باشد وگرنه نگهبان آنها را مورد ضرب و شتم قرار می داد. تا چندین سال پیش مردم در حوالی این در آش می پختند، نذر می کردند و دخیل را به زنجیر جلوی این در می بستند.
کریاس
پس از در ورودی به کریاس یا هشتی می رسیم که سقفی گنبدی و بلند به ارتفاع مدخل جلویی ساختمان دارد. فضای گنبدی شکل ورودی، ایوان ها و اتاق های طرفین دارای تزیینات نقاشی و کُشته بری با طرح های گل و بته هستند که در قالب اسلیمی، ختایی، اشکال پرندگان و شکارگاه پیاده سازی شده اند.
نکته بسیار جالب در این قسمت رعایت اندازه ها و تناسبات دقیق ریاضی توسط معمار و سازنده بنا در ساخت گنبد است که دو ویژگی را برای این بخش به ارمغان آورده است:
1- از نظر سازه و استحکام به عنوان پایه های طبقات بالا ایفای نقش می کند.
2- اگر در یکی از گوشه های این فضا قرار بگیرید و کلمه ای را آهسته بگویید، فرد دیگر در گوشه قرینه صدای شما را به صورت واضح می شنود.
در کریاس و مقابل در ورودی درى دیگر به چشم می خورد که دو سکو در دو سو دارد و راه ارتباطی کریاس به حیاط پشتی است. بالاى این در، پنجره ه‏اى مشبکی خودنمایی می کنند که راه تامین نور کریاس هستند.
اتاق هاى اطراف کریاس نیز در گذشته محل ادارات دولتى و رسیدگی قضایی به مشکلات عموم و یا دیوان بیگی و محل استقرار خدمه نگهبانان بوده اند. دو تالار در طبقه همکف نیز صدرخانه یا کشیک خانه خوانده می شدند و مختص امور اداری و دیوانی بودند.
در نهایت به پلکانی بر می خوریم که در دو طرف ساخته شده است و مراجعه کنندگان را به طبقات بالا فرا می خواند.

طبقه دوم | جایگاه سیستم آبرسانی
گنبد 11 متری طبقه اول، اولین نیم طبقه ساختمان یا طبقه دوم را هم در بر می گیرد. در طرفین این فضا اتاق ها و راهروهایی وجود دارند که با هم قرینه اند. در ضلع شمالی این بخش، سیستم آبرسانی و حوض و منبع آب قرار دارد و به همین دلیل از آن به عنوان اصلی ترین بخش سیستم آبرسانی به حوض مسی ایوان ستوندار یاد می کنند. ایوان ستوندار بخشی است که در ادامه به طور مفصل از آن سخن خواهیم گفت.

طبقه سوم | یکی از بخش های جذاب بنا
در این طبقه با دو قسمت مواجهیم: ایوان ستوندار و سالن مرکزی یا شاه نشین و بارعام
ایوان ستوندار
بعد از پشت سر گذاشتن 45 پله شاهی، در طبقه سوم و در ارتفاع 28 متری به یکی از بخش های زیبای کاخ بر می خوریم؛ ایوان بزرگی با 10 متر ارتفاع و 18 ستون چوبی بلند که به تالار یا ایوان ستوندار معروف است. ستون ها در 6 ردیف 3 تایی قرار دارند که از یک تنه درخت چنار برای هر یک استفاده شده است و به تازگی برای استحکام بخشی، آهن گذاری شده اند.
به نقل از قصص الخاقانى، در سال 1053 هجرى، شاه عباس دوم به میرزا تقى الدین محمد -وزیر اعظم- دستور ساخت تالاری در عمارت عالی قاپو و رو به میدان نقش جهان را داد. روز پنجشنبه بیست و چهارم ماه ذى القعده سال 1053 ساخت این تالار شروع شد و در زمان کمی به پایان رسید.
وسعت تالار ستون‌دار به حدود 480 مترمربع می رسد و در کف و بین ستون‌ها با تیرهای چوبی، شناژبندی شده تا استحکام بنا در سطح خوبی باقی بماند. ایوان از 3 جهت باز است و اتاقی چوبى در آن به چشم می خورد. گفته می شود در زمان‌هاى گذشته در صورت نیاز اطراف ایوان را با پرده می پوشاندند.
دیوارهای تالار، دو پوشش تزیینی دارند که اولی در زمان شاه عباس دوم و دومی در زمان شاه سلطان حسین شکل گرفته است. براساس نوشته‏ هاى جهانگردانى چون تاورنیه -جهانگرد و بازرگان معروف فرانسوی- و شاردن در گذشته دور، ستون ها و دیوار انتهای ایوان پوشیده از آینه کاری بودند و سقفی با صفحات بزرگ نیز بر فراز آنها استوار بود. سقف فضای ایوان با قطعات چوب در غالب هنر گره چینی پوشیده شده است؛ در این هنر قطعات چوب با اشکال منظم هندسی بدون استفاده از چسب و میخ و به صورت پازل در هم گره می زنند. می گویند که این سقف نقاشی ها و تزییناتی چوبی داشت و چشم نوازی می کرد. امروزه در نمای ضلع شرقی ایوان به نقاشی های برجسته تزیینی و نقاشی های تصویری بر می خورید که آثاری از آنها بر جای مانده است.
در وسط این ایوان حوضی مسی با ابعاد 7 در 5 متر و عمق 60 سانتی متر به چشم می خورد که با 79 قطعه مس پرچ شده در مرکز آن جلب توجه می کند. با نگاه به بالا متوجه می شویم که قرینه حوض در تزیینات زیر سقف انعکاس دارد. وزن و تعداد قطعات به صورت زیر نوشته شده است:
1- از 24 پارچه بیست و چهار من و پنجاه
2- از 13 پارچه پانزده من و سه چهار یک ، بیست و پنج
3- از 27 پارچه هجده من
4- از 15 پارچه بیست من و سه چهار یک
سه فواره سنگی در وسط حوض وجود داشته است؛ اما امروزه اثری از آنها دیده نمی شود. منبع در ارتفاع 5 متری حوض تعبیه شده و از دریچه ای در یکی از گوشه های حوض برای تخلیه آب استفاده می شده است. بر روی سنگ های مرمر اطراف حوض نیز سوراخ هایی تعبیه کرده اند تا تخلیه آب صورت گیرد و آب به فضای اطراف حوض انتقال پیدا نکند. برای ستون های چهار گوشه حوض از پایه های سنگی استفاده شده است تا از پوسیدگی و آسیب به ستون های مشرف به حوض جلوگیری شود. می گویند این حوض توسط شیخ بهایی ساخته شده و علاوه بر زیبایی و انعکاس سقف چوبی عالی قاپو در آن، خنکی هوا در زیر این سقف چوبی را هم به ارمغان می آورده است.
در قسمت شمالی دیواره ایوان، کتیبه ای به خط نستعلیق به چشم می خورد که مرمت و بازسازی نقاشی های این قسمت در زمان شاه سلطان حسین، آخرین پادشاه صفوی را یادآور می شود.
در پشت ایوان، تالار بزرگی با اتاق ها و طاق های بسیار قرار دارد که نقاشی های زیبایی بر دیوارهای آن جلوه گری می کند. اکثر جهانگردان خارجی و نمایندگان کشورهای مختلف از این ایوان با عنوان جایگاهی برای تماشای مسابقات مختلف و بازی های معمول آن دوره مثل چوگان، چراغانی، آتش‏بازی و نمایش های میدانی و ... یاد می کنند. در واقع این قسمت محل ارتباط شاه با مردم به شمار می رفته و در مواردی به عنوان محل کرسی خطابه و دیدار شاه با مردم نیز از آن استفاده شده است.
در ایوان کوچک پشت این تالار که بایستید، گنبد زیبا و ساده توحید خانه را می بینید؛ بنایی خارج از میدان نقش جهان که در دوران صفوی محل تجمع صوفیان و دراویش بود و در حال حاضر در میان حیاط دانشگاه خودنمایی می کند.

سیستم آبرسانی حوض میان ایوان
با ساخته شدن ایوان ستوندار و حوض مرکزی، تامین آب حوض مسی و به کار انداختن سه فواره به مساله ای مهم تبدیل شد. در نتیجه یک سیستم آبرسانی بسیار جالب و فنی شکل گرفت که از نیم طبقه دوم در قسمت شمال بنا شروع می شود و از طریق یک شبکه ارتباطی از لوله های مسی و سفالی به طبقه سوم و سپس به طبقه چهارم می رسد. جهت افزایش فشار آب فواره های حوض، حوضچه های سنگی در این سیستم تعبیه شده اند.
برای به کار افتادن این سیستم آبرسانی آب را از داخل یک چاه بالا می کشیدند تا به منبع بزرگی در طبقه دوم برج انتقال پیدا کند. در این ارتفاع از فشار زیاد بهره می گرفتند و آب به جریان می افتاد. آب به بلندترین قسمت منبع آب در طبقه چهارم می رفت و از آنجا با یک لوله مسی به حوض بزرگ ایوان می ریخت. اختلاف سطحی بین بلندترین نقطه منبع آب و لوله فواره وجود دارد به 6 متر می رسید و این ارتفاع برای جهش آب از فواره ها مناسب بود. یک لوله مسی دیگر وجود داشته که در اصل برای زیر آب حوض به کار می رفته و بعدها جایش را به یک راه آب تمبوشه ای (سفالی) داده است. برخی بر این باورند که این سیستم با استفاده از چرخ آب و با حضور حیوانات به کار می افتاده است اما بر اساس تحقیقات به دلایل فنی و فضای کم، این کار در اینجا امری غیرممکن به نظر می رسد. دلیل این امر این است که وجود حیوانات در نزدیکی شاه و میهمانان او موجب ناراحتی می شده است. مطالعات نشان می دهند که آب از طبقه دوم با پمپ زدن توسط یک سیستم مانند دم آهنگری به بالا انتقال می یافت. این سیستم دو دهان با ابعاد نسبتا بزرگی داشته و مجهز به دریچه هایی مخصوص بوده است که دو نفر به آسانی آن را به کار می انداختند. هنوز در بعضی از کارگاه های آهنگری این نوع دم دیده می شود. این دستگاه ابعاد بیشتر از یک متر نداشت و بنابراین به راحتی در یکی از نیم طبقه های بنا جای می گرفت و در زمان لازم به هنگام برگزاری جشن ها و مراسم به کار می افتاد.

سالن مرکزی طبقه سوم
سالن مرکزی این طبقه در و پنجره چوبی مزین به هنر گره چینی دارد. این سالن بارگاه و تختگاهی بود که برای ملاقات های رسمی و تاج گذاری و سلام شاهنشاهی از آن استفاده می شد. این سالن به صورت دوبلکس است و سقفی با ارتفاع 9 متر دارد. در طرفین سالن اتاق هایی دیده می شوند که در گذشته محل استقرار خدم و حشم و افراد درجه دوم بوده اند. محارم سلطنتی می توانستند از پنجره های مثلثی در بالای سالن نظاره گر مراسم باشند.

طبقه چهارم
برای رفت و آمد به این طبقه، دو راه در پله های مارپیچ شمال غربی و جنوب غربی وجود داشته است که در حال حاضر تنها پله های مارپیچ شمال غربی در دسترس هستند. پس از پله های مارپیچ به یک دالان یا فضای کوچک می رسیم و سپس دو اتاق تو در تو و یک اتاق جانبی را می بینیم و به ایوانی کوچک در ضلع شمالی طبقه بر می خوریم. قسمت شمالی با یک دالان به قسمت جنوبی طبقه متصل می شود. گل و بته ،شکارگاه و اسلیمی و ختایی در قالب کشته بری، تزیینات این طبقه را در بر می گیرند.

طبقه پنجم

پس از طبقه چهارم، در ادامه راه پله های مارپیچ و بعد از طی 11 پله به یک دیوار مسدود شده بر می خوریم که روزگاری ورودی های نیم طبقه پنجم را در خود داشت اما در دوره پهلوی مسدود شد و امروزه امکان دسترسی به آن وجود ندارد. احتمالا این طبقه استراحت گاه موقت شاه و میهمانان بوده است و در آن همانند طبقه چهارم با تزیینات کشته بری مواجه هستیم.
این نیم طبقه از پنج اتاق کوچک تو در تو تشکیل شده است؛ فرقی نمی کند که از کدام طرف وارد این طبقه شوید، چرا که شما در نهایت به یکی از این اتاق ها می روید که با کشته بری مزین شده اند. با پشت سر گذاشتن این فضا، یک دالان وجود دارد که به سه اتاق منتهی می شود. این اتاق ها تزیینات نقاشی گل بته و حیوانات و پرندگان دارند که در قالب کشته بری اجرا شده اند.
قسمت شمالی این طبقه در و پنجره ندارد؛ اما در اتاق های انتهایی جبهه شرقی -که به سمت ایوان ستون دار هستند- دو دالان کوچک پنجره دار وجود داشت که باعث ورود نور می شدند. در هنگام تعویض و بازسازی سقف دو پوش ایوان این پنجره ها نیز مسدود شده اند.

طبقه ششم | اتاق موسیقی
بزرگترین اتاق های کاخ در آخرین طبقه عمارت وجود دارند و شاه عباس در آنها از مهمانان ویژه اش پذیرایی می کرده است. در این طبقه به یکی از شاهکارهای معماران ایرانی می رسیم؛ اتاق موسیقی یا اتاق صوت یا طاق صوت که بخش مرکزی آن به شکل چلیپا طراحی شده است و حدود 63 مترمربع وسعت دارد. دو سالن جانبی کوچکتر و چند اتاق با فضاهای متفاوت در گوشه ها ایجاد شده اند که از نظر سازه و معماری تفاوت های فاحشی با دیگر قسمت های ساختمان دارند.
نقاشی و گچ بری از نوع تنگ بری تزییناتی هستند که در این فضا شاهد آن هستیم. نقاشی های تصویری و پرده سازی و نقاشی تزیینی از نوع لایه چینی تمام دیوارها تا زیر سقف را پوشانده اند. در اینجا می توان نقاشی های بسیاری را دید که بر سطح دیوارها، تاقچه ها و ازاره ها خودنمایی می کنند و تقریبا تمام سطح دیوار نقاشی شده است. ابعاد و اندازه نقاشی ها را با توجه به سطح دیوار مشخص کرده اند و چهارچوب و موضوع متفاوتی را برای هر یک در نظر گرفته اند. نقاشی های تاقچه تک چهره است و در ازاره تک چهره ها و زوج عاشق دیده می شوند. تک چهره ها در ازاره فضای بیشتری را اشغال کرده اند. برخی بر این باورند که نحوه چیدمان شخصیت ها در این طبقه بر اساس یک طرح قبلی بوده است. نقاشی های تک چهره به گونه ای جانمایی شده اند که آثار رو به روی هم در نهایت یک زوج عاشق را تشکیل دهند. در این طبقه می توان طرح های دیگری همچون گل، بوته، گلدان و پرنده را هم دید که در کنار دیگر نقاشی ها خودنمایی می کنند.
سقف و یک دیواره نیز مزین به تنگ بری است و سقف های مقرنسی این بخش با استفاده از هنر تنگ بری تزیین شده اند. اشکال متفاوت که حدود 20 نوع مختلف هستند بر روی دیوار پیاده سازی شده اند. دیوارهای منحنی و سوراخ دار به شکل نیم رخ بطری و ظروف گلدان و گلابدان درست شده اند و بر روی آنها نیز نقوش تزیینی و اسلیمی برجسته لایه چینی ایجاد شده است. لایه چینی از هنرهای سنتی و یکی از سبک‌های قدیمی نقاشی ایرانی (نگارگری) است که با گِل سرخ صورت می گرفت و در دوران صفویه رواج بسیاری داشت. زیبایی در جایی به اوج می رسد که روی لایه چینی ها نیز ورق طلا کار کرده اند که امروزه تنها بخش کوچکی از آن باقی مانده است.
مشابه این نوع گچ بری در عمارت مجاور مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی موسوم به چینی خانه نیز دیده می شود و به حدود سه دهه قبل از ساخت این بنا تعلق دارد. این اشکال در چینی خانه مکانی جهت قرار دادن اشیا و ظروف چینی بودند.
در اتاق های طبقه دوم سر در قیصریه و هشت بهشت و بعضی از منازل عصر صفوی نیز شاهد این نوع گچ بری هستیم اما  این دیوار ابتکاری از هنرمندان ایرانی بوده و عملکرد آن بسیار جالب توجه است.
شاید تصور کنید که در این اشکال هم جام و ظروف قرار می دادند اما باید بدانید که گچ بری ها بسیار ظریف هستند و کوچکترین برخورد دست یا شی باعث شکستن آنها می شود. واقعیت این است که این اشکال کنترل انرژی صوتی را بر عهده دارند.
این دیوارها مشابه صفحه های جذب کننده نیروی صوت عمل می کنند و تنگ بری ها صدای نامناسب اصوات بم را به خود جذب می کردند. نغمه های نوازندگان به وسیله این اشکال جذب می شد و به خاطر عدم برگشت صدا در این محیط، صداها طبیعی و بدون انعکاس پخش می شدند. در واقع این اتاق مثل یک استودیوى مجهز به ضبط صدا طنین‏ هاى اضافى صدا را از آن حذف می کرد تا اصوات به صورتى صاف به گوش بقیه برسند.

Copyright © 2015 - AsreSakhteman by Daustany