عصر ساختمان-برای شهرهای آینده دو سناریو متصور شده اند یک سناریو بی نهایت خوش بینانه است و دیگری یک اتمسفر دیستوپیایی (مدینه فاسده) دارد.
به گزارش پایگاه خبری«عصرساختمان» به نقل از باشگاه خبرنگاران، پایتخت نیجریه «ساسکیا ساسن»، جامعه شناس معروف است که او را در ایران اغلب به واسطه کتاب «جامعه شناسی جهانی شدن» میشناسند، اما مهمترین کتابش «شهر جهانی» است. کتابها و نوشتههای وی که به 16 زبان مختلف ترجمه شده اند، همگی مورد توجه معماران و شهرسازانی قرار گرفته است که پیگیر فهم بهتری از شهرها بر قوام شرایط سیستماتیکی هستند که بیانی موزون از واقعیت فضای شهری را ارائه میدهد.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که شهرهای آینده چگونه خواهند بود؟ میگوید: من دو سناریو برای شهرهای آینده متصورم. یک سناریو بی نهایت خوش بینانه است و دیگری یک اتمسفر دیستوپیایی (مدینه فاسده) دارد. سناریو دیستوپیایی آن سناریویی است که بر اساس آن ما تعداد زیادی شهر کاملا متعلق به بخش خصوصی را تجربه میکنیم، به عنوان مثال آبوجا [پایتخت نیجریه]چنین شهری است. مکانیسم آن بی نهایت ساده است، همه چیز در این شهر بی نهایت گران است، شیر، خانه و هر چیزی که فکرش را بکنید.
این وضعیت انسانها را از آن جا فراری میدهد، اما من فکر میکنم میتوان از این هم جلوتر رفت، [منطقه بین المللی کسب و کار]سانگدو در کره جنوبی قسمی از یک شهرِ بخش خصوصی است، هم اکنون شرکتهای بزرگی هستند که شهر را به شما میفروشند، آنها شهر را برایتان میسازند و برخی از آنها شهر را به شما اجاره میدهند، آن چه از آن تحت عنوان سناریوی دیستوپیایی یاد میکنم همین سناریوست. به بیان دیگر ما سکونتگاههای وسیعی داریم که در آن شرایط بعضا مرگباری حاکم است، شهرهایی که مردمان بسیاری ـ حتی از طبقه متوسط ـ در زاغه هایش زندگی میکنند.
در کشوری همچون برزیل، بسیاری از مردمی که در بخشهای دولتی مشغول به کارند ساکن زاغهها هستند، همین وضعیت را در هند نیز شاهدیم و این در تضاد آشکار است با شهرهای نو و مشهوری که به واقع شهر نیستند.
در سوی دیگر این تحلیل، یوتوپیای (آرمان شهر) مد نظر من قرار دارد و در گفتمان من به شهری اطلاق میشود که در آن مردمانی نو آمده اقتصادهایی خُرْد ایجاد میکنند، به کشاورزی شهری میپردازند و ساختمانهایی میسازند که همساز با محیط زیست هستند، ابزار آدمهای عادی از طبقه متوسط استفاده از تخیلشان است، آنها به مرور یاد میگیرند چگونه هوا را در خانه هایشان به جریان اندازند تا پشههای کمتری وارد خانهها شوند، هم دانش این را دارند که چگونه در این شرایط زندگی کنند و هم میتوانند در شرایط سخت کار کنند، این سناریوی خوش بینانه من است.