عصر ساختمان- مهندس معمار «جمیز لاو» بنیانگذار شرکت بینالمللی «James Law Cybertecture» در سال ۲۰۰۱ اقدام به طراحی ساختمانهایی برای جهان آینده برای آسایش بیشتر بشریت کرده است و در این میان بیشتر توجهش روی نوآوری، تکنولوژی و پایدار بودن طراحیها بوده است.
به گزارش پایگاه خبری «عصر ساختمان»، او همچنین بنیانگذار سایتهای کمپانی «Cybertecture.X» و کمپانی سلامتسنجی «Cybertecture.H» و طراح علمی موسسه «Cybertecture» و انجیاو «Cybertecture برای انسانها» است. به عنوان یک طراح، معمار و یک بدعتگذار معروف، جیمز یک عضو مشاور در کنگره اقتصاد جهانی نیز هست. او جایزههای بینالمللی زیادی در زمینه طراحی و نوآوری برنده شده است که از آن جمله میتوان جایزه نفر اول ادیسون برای نوآوری، جایزه بینالمللی املاک، جایزه نوآوری آسیا، طراح برتر، جایزه جهانی CNBC و... را اشاره کرد. او همچنین نامزد دریافت لیدر جوان کنگره اقتصاد جهانی به عنوان یک پیشرو در طراحی نوین «Cybertecture» نیز هست. به عنوان یک طراح مدرن و خلاق، جیمز در رابطه با طراحیها و اندک مقداری درباره پروژههای آینده و در ارتباط با دیدگاه و مسئولیتش برای معماری آینده صحبت میکند. در ادامه گزیده صحبتهای او آمده است.
لطفا خودتان و تجارتتان را برای خوانندگان معرفی کنید.
معماری ما تجارت و شرکت معماری ما «James Law Cybertecture» نام دارد. اسم «Cybertecture» بیانگر نوع کاری است که من دنبال انجام آن در آینده هستم. معماری ما خیلی از معماری زمان حال جلوتر رفته و به دنبال این است که جدیدترین نوآوریها و تکنولوژیها را در اختیار مردم، محیط و دنیای مدرن قرار بدهد. ما سعی داریم برای ارتباط با معماری مدرن تلاش کنیم تا یک ارتباط بین جدیدترین نوآوریها در تکنولوژی با مردم و فضای دنیای مدرن ایجاد کنیم.
من به صورت شانسی وارد این عرصه شدم. در سن هفتسالگی فیلمی سیاه و سفید به نام «سرچشمه» را میدیدم که در واقع بازیگر اصلی آن یک معمار بود. از آن موقع من برای رسیدن به رویایم تلاش کردم و الان به اینجا رسیدهام.
یعنی چیزی بیش از یک دهه است که شروع به کار کردهاید؟
بله تقریبا حدود 15 سال از زمانی که شرکت «James Law Cybertecture» را افتتاح کردهام، میگذرد. قبل از آن نیز به عنوان دستیار در دفاتر مختلف کار میکردم.
در کجا معماری را آموختید؟
من از دانشکده معماری «Bartlett» از دانشگاه لندن (UCL) فارغالتحصیل شدم و قبل از آن در دبیرستانهای انگلستان درس خواندم.
هدف طراحی خود را چگونه توصیف میکنید و مدل طراحی شما چگونه است؟
من ترجیح میدهم که مدل طراحی خودم را دستیابی به آینده نامگذاری کنم. همواره به دنبال طراحیهایی بودهام تا بشر در آینده بتواند راحتتر زندگی کند و کارایی بیشتری داشته و سالمتر باشد. در فضاهایی که من طراحی میکنم با استفاده از بسیاری از تکنولوژیهای پیشرفته انجام میشود تا هر طرح از بقیه جدا شود. این مسئله همچنین به این دلیل است که من معتقدم طراحیها وابسته به موقعیت، عملکرد و تجهیزات در محیط باید متغیر باشد.
من برای هر پروژهای جداگانه تحقیق و بررسی میکنم برای همین هیچوقت نمیگویم که روش خاصی دارم؛ ترجیح میدهم از این مسئله که استایل و مدل خاصی داشته باشم، دور بمانم و از صمیم قلب دوست دارم آن را به عنوان مدل آیندهبینی و در عین حال پایدار بشناسند.
امروز عصر ساختمانهای نمادین است؛ شما چگونه روی سیستمی کار میکنید که در عین حال که کارهای نمادین میکند به دنبال آن است که آن را معنادارتر کند؟
من فکر میکنم ما نباید صرفا اسم ساختمان نمادین را برای این منظور استفاده کنیم. اگر از معماریهای نمادین، کاراکتر و شخصیتشان را کنار بگذاریم، آنها یک چیز سودآور برای صاحبانشان هستند. در این نقطه مسئله نمادین بودن آنها خیلی مهم است؛ بنابراین ساختمانهایی پرطرفدار هستند که علاوه بر زیبایی ظاهری، کاربردی نیز باشند.
گاهی اوقات امکان دارد که ما ذات طراحی ساختمان را در مقابل نمادین بودن ساختمان فراموش کنیم؛ اما تا زمانی که شجاعت اهمیت دادن به انسانها، محیطزیست و راحتی آنها در ذهن طراح باشد، او اشتباه نمیکند و این مسئلهای است که من در کارهایم به آن اهمیت میدهم.
آیا امکانش هست که تعدادی از کارهای مهمتان را بیان کنید؟
خب این زمان زیادی میبرد چون من داستانهای زیادی برای شما دارم تا راجعبه پروژههایم تعریف کنم. اولین داستان من مربوط به پروژهای است که در خاورمیانه و در دوبی آغاز کردم؛ جایی که من در رقابتی برابر ابرقدرتهایی مانند «نورمن فاسترو» و «زاها حدید» برای ساخت ساختمانی که تحت تاثیر آیپاد اپل بود، برنده شدم. آن طرح خاص یک انقلاب جدید بود که کاملا ظاهر متفاوتی داشت و به شدت وابسته به تولیدات الکتریکی بود.
ایده کلی آن به این صورت بود که یک ساختمان قابل برنامهریزی باشد که به کاربران این اجازه را میدهد تا با اپلیکیشنهای قابل دانلود مدل زندگیشان را مطابق آن بکنند. این واقعا یک مثال خیلی خوب در شغل من به شمار میرود که به نوعی ساده شده «Cybertecture» است که در واقع امکانات طراحی برای ارتباط متقابل بین تکنولوژی، معماری و انسان است. در واقع این پروژهای است که کار من را به صورت ساده نشان میدهد.
مثال دیگری در این رابطه وجود دارد که من میتوانم راجعبه آن بیان کنم که نماد کار من و نشانگر اشتیاق شدیدم برای کشف اطلاعات راجعبه اکوسیستم و محیطزیست است. این یکی هم در خاورمیانه است؛ پروژه بزرگی به نام «Technosphere» که در سازهای بیش از 10 میلیون فیت مربع دارد که در مرکز دوبی در «Jabel ali» قرار گرفته است. در این پروژه ساختمانهای زیادی به وسیله یک کره خیلی بزرگ دربر گرفته شدهاند که این مسئله کمک میکند یک شرایط اقلیمی خاص کوچک در محیط ایجاد شود که محیطی تجاری، مسکونی و آموزشی در یک محیط سبز و سالم ایجاد کرده است. من یک مدل جدید برای چگونگی طراحی درست یک شهر با شالوده مناسب را ارائه دادهام. این سیاره کوچک شامل همه چیز در ساختارش است. دیوارههای آزاد آن به وسیله پوششهای سبز پوشیده شدهاند و هر کسی میتواند به سلیقه خودش آن را شکل بدهد و مثالهایی از این قبیل همه و همه در «Technosphere» به چشم میخورد.
«Technosphere» دریچه بزرگ و یک نقطه شروع برای معماری مدرن است. این حرکت بزرگ برای ساخت سیارههای کوچک یا بایوکرههایی است که ساکنان را از محیطزیست پر از آلودگی و خشن دور کرده و به تولید و افزایش اکوسیستم طبیعی کمک میکند. این مسئله با مشایعت و همراهی آخرین فناوریها و تکنولوژیها بسیار موثر است و این اجازه را به مردم میدهد که بیشتر و بهتر کنار هم زندگی کرده و زمان و انرژی زیادی را صرفهجویی کنند.
آیا امکانش هست در رابطه با پروژهتان در هند هم صحبت کنید؟
یکی از قدیمیترین پروژههای من برای یک ساختمان اداری در هند به نام «The Capital» است که در مرکز «Bandra kurla» در بمبئی قرار دارد. این پروژه در مساحتی حدود 5/1 میلیون فیت مربع برای یک ساختمان اداری ساخته شده است. این بنا در حال حاضر در اختیار بانک «Deutsche» قرار دارد. ساختمان در واقع شکلی شبیه تخم مرغ دارد که شخصیتی دوستدار محیطزیست به آن میدهد. در همین حال برای افزایش در بخش «FSI» ساختمان تصمیم گرفتیم تا ساختمان تکمیل شده را به شکل تخممرغ داخل جعبه در بیاوریم. ما همچنین بزرگترین پارکینگ تمام خودکار زیرزمینی را در آنجا طراحی کردیم. نمای خارجی نیز به گونهای است که برای هر طبقه یک فضای مناسب برای کشت و باغبانی در نظر گرفته شده است. در واقع سازه خاص تخممرغیشکل ساختمان، این امکان را ایجاد کرده است. در این سازه، توازنی بین زیباییشناختی و نیازهای استفادهکنندگان ساختمان به وجود آمده است.
همه معماران به دنبال ایجاد یک نشان شخصی هستند و این یکی از راههای منحصربهفرد بودن است. نمای ظاهری قواعد مرسوم برای طراحی ساختمانهای اداری را میشکند و موجب ایجاد این فهم میشود که این یک ساختمان سبز است.
بزرگترین مانع شما در طراحی و ساخت سازههای سبز چیست؟
بزرگترین مانع یافتن ایجاد توازن بین کارایی و اهداف سازه است که معمولا این مسئله بین نیازهای محیطی و نوع تجارت آنها برای ساخت ساختمان ایجاد میشود. نکته مهم این است که تنها نباید روی جنبه پایداری تاکید کرد بلکه باید روی جنبه کاربردی آن نیز توجه داشت. تاکید بیش از حد روی پایداری باعث میشود که پروژه از لحاظ اقتصادی به صرفه نباشد. اما از طرفی ساختمان تنها نباید بر اساس سود اقتصادی ساخته شود. یک نکته قابل تامل و قابل سرمایهگذاری در این نوع ساخت و سازها توجه به ظاهر ساختمان یا سیستم نقشهکشی آن است که سبب قابل اعتماد بودن و پایداری آن میشود. در عین حال این نکته باید در ذهنمان باشد که در نهایت موفقیت در پروژه به شدت وابسته به پیدا کردن توازن بین این دو است.
از مصالح به کار رفته صحبت کردید؛ شما چگونه برای مواد به کار رفته در نما تصمیمگیری میکنید؟
انتخاب نوع ماده مناسب در هر ساختمانی اهمیت زیادی دارد. برای مثال در این مورد خاص شما محدود بین شیشه و آلومینیوم هستید اما این دو را نمیتوان در هر جایی به کار برد. من در برخی از کارها از سنگ یا صفحههای PV یا کامپوزیتها استفاده کردهام. مشکل پیدا کردن ترکیب مناسب است که انتخاب پایه در نوع کاربری ساختمان به شمار میرود. برای مثال برای یک ساختمان تجاری، نور طبیعی و فضای باز داخلی بسیار مهم است. در عین حال باید توازن بین اجزای محیط در قسمتهای خاص آن رعایت شود. اگر پروژه در خاورمیانه ساخته شود، باید سایهبان بزرگی داشته باشد. من فکر میکنم که مشکل اصلی فهمیدن روش درست برای استفاده از مصالح بومی و یافتن فرمولی برای کنار هم قرار دادن آنهاست تا بتوان بیشترین تاثیر را در سازه ایجاد کرد.
فاکتورهای کلیدی، انتخاب مصالح و یافتن جنبه کاربری ساختمان است. علاوه بر این باید بر طول عمر مصالح و بازیافتی بودن آنها نیز توجه شود. نمای ساختمان نیز باید به اندازه خود ساختمان محکم بوده و نباید هیچ مشکلی ایجاد کند.
اگر ساختمان بلندمرتبه باشد مطالعات در رابطه با تاثیر باد روی آن نیز اهمیت دارد. به طور قطع شکل و جزئیات نمای ساختمان نیز در ایمنی و امنیت آن تاثیر دارد. شکل و جهتگیری ساختمان باید حداکثر امنیت را ایجاد کند.
رفتار آکوستیک ساختمان باید به گونهای باشد که اگر در نزدیکی راهآهن، فرودگاه و سایر مکانهای پر سر و صدا است در مقابل سر و صدا ایجاد نکند که برای این کار توصیه به استفاده از نمای شیشه با ضخامت بالا میشود.
امکانش هست در رابطه با تکنولوژی و مصالح نوینی که در پروژههایتان از آنها استفاده کردید، صحبت کنید؟
در رابطه با پروژه آیپاد در دوبی نمای ساختمان، طراحی ساده و طبیعی دارد. ما یک مرکز انتقال حرارت در جایی که سقف و نما یک تکه هستند، ایجاد کردیم. همچنین در یک بازه 150 متری، از مادهای از جنس «اتیلن تترا فلوئید اتیلن» سبک با حبابهای هوا تعبیه شده است.
این مسئله اجازه میدهد تا در عین داشتن سایز و ابعاد بزرگ، خیلی سبک باشد. پارچههای «ETSE» مانند یک کیسه باد کرده شفاف هستند. ما میتوانیم الگوی کلی این حبابها را برای کنترل مقدار مشخصی نور استفاده کنیم. این مواد علاوه بر اینکه مانع ورود آب میشوند، بسیار سبکتر از کامپوزیتهایی از شیشه و آلومینیوم هستند. این یک ماده و تکنولوژی خیلی جدید است که ما برای اولین بار از آن استفاده کردهایم.
از نظر شما چگونه طراحی نما روی کاربری یک ساختمان تاثیر میگذارد؟
خب نمای یک ساختمان تاثیر زیادی روی کاربری یک ساختمان دارد؛ برای مثال در راحتی و امنیت محیط داخل ساختمان. یک ظاهر غلط، یکپارچگی ساختمان را از هم میپاشد. برای مثال یک ساختمانی که به محیط حساس به نور و دما نیاز داشته باشد (مانند بیمارستانها و آزمایشگاهها) نیازمند ظاهری حساس به شرایط داخلی است. در مقابل ساختمانهای کارخانجات و نیروگاهها نیاز دارند تا ایزوله و دارای ورقههای ایمن باشند تا امنیت کارمندان را حفظ کنند.
به طور مختصر راجعبه مزایا و معایب پروژههایتان در هند توضیحاتی ارائه کنید.
پس از داشتن برنامه کلی در هنگکنگ و انجام پروژههای متعدد در آنجا به عنوان سکوی پرتابی برای کار در سطح بینالملل، آمدن به هند و اخت شدن با فرهنگ آن خیلی سخت بود. من میتوانم چند تفاوت اصلی را بیان کنم که شاید آنها بتوانند گویای مشکلات باشند.
اول از همه من فکر میکنم نیروی انسانی، به خصوص نیروی انسانی ماهر و همچنین مصالح موجود در بازار هنوز هم نیاز به پیشرفت نسبت به خاور دور دارد. سیستمهای مرتبط با نما و مصالح موجود در هند خیلی قابل قبول نیستند و باید وارد میشدند. این مسئله تاثیر زیادی در هزینه و خطرپذیری نصب و طراحی آنها دارد.
مشکل دیگر مسئله ارزش قائلشدن برای مهارت افراد است. من فکر میکنم باید اهمیت بیشتری به افراد ماهر و مهارت آنها داده شود چرا که نماسازی به وسیله نیروی غیرماهر خیلی سخت است. پس نیازمند صنعتی است که به حد کافی بالغ باشد تا بتواند یک نما را فعال کند که این کار شامل موتورها، سیستم کامپیوتری، محرکها و... باشد.
تعداد کمی کارخانه تولیدکننده شیشه در هند وجود دارد که بتواند شیشههای مقاوم در برابر باد شدید را بسازد. همینطور افراد کمی از سازندههای آلومینیوم هستند که بتوانند آلومینیوم را اکسترود کنند و شکل دلخواه را از آن بسازند که بتوان از آن در برخی از جدیدترین شکلهای پیچیده معماری و سایر نصب کردنیها استفاده کرد. ما پروژههای زیادی در طول سالها دیدهایم و من معتقدم با ساخت ساختمانهای مدرن بیشتر، کیفیتخواهی و تکنولوژیطلبی در محصولات بیشتر شده است. همچنین محصولات مورد استفاده برای ساخت و سازهای معاصر نیز بهتر میشود. بهترین کار این است که صنایع مرتبط برای ساخت و سازهای مدرن را در هند ایجاد کنیم.
توصیه شما به طراحهای جوان و جویای نام چیست؟
اگر آنها این انتخاب را کردهاند که یک طراح ساختمان شوند، باید علاقه شدیدی به این کار داشته باشند. هدف از معماری مدرن، حرکت به سمت آیندهای بهتر است؛ آینده در دست معماران جوان برای پیاده کردن است تا آن را طراحی کنند. آنها باید قدرت این را داشته باشند که محیط بسته کنونی اطراف ما را به کمک راهی که در ذهن دارند به سمت آیندهای ببرند که به نظر آنها باید وجود داشته باشد. پس من آنها را تشویق به رویاپردازی و تفکر درباره ساخت تکنولوژیهای جدید و طراحیهایی میکنم که باعث تغییر دنیا با ساخت ساختمانها به وسیله آنها میشود.
همچنین به معماران جوان توصیه میکنم که روی علایق خود پافشاری کنند. دوست دارم به آنها بگویم اینکه یک مهندس معمار باشید، برای دنیا خیلی مفید و سودمند است.
* مترجم: امیر خیرخواه