مدیران خودروعصر اعتبار

۷۰۰ میلیارد دلار سرمایه در مسکن زمین‌گیر است

عصر ساختمان- اطهاری، پژوهشگر اقتصاد توسعه به تشکیل سرمایه در بخش مسکن اشاره می‌کند و درباره دلایل زمینگیر شدن منابع در بخش مسکن و مستغلات توضیح می‌دهد.

۷۰۰ میلیارد دلار سرمایه در مسکن زمین‌گیر است
نسخه قابل چاپ
يکشنبه ۰۲ مهر ۱۳۹۶ - ۱۳:۵۶:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری«عصر ساختمان» به نقل از اتاق بازارگانی، از لحاظ اقتصاد سیاسی دچار نئوفئودالیسم هستیم. اگر مستغلات چون مراکز تجاری بزرگ، مسکن‌های دوم و رانتی، مسکن‌های نیمه تمام و مسکن‌های مهر را به آن اضافه کنیم حدود 700 میلیارد دلار در بخش مسکن و مستغلات زمینگیر است. کمال اطهاری، پژوهشگر اقتصاد توسعه می‌گوید: «حدود 700 میلیارد دلار در بخش مسکن و مستغلات زمینگیر است که اگر مسکن مهر را هم که قابلیت استفاده ندارد، به آن اضافه کنیم نزدیک دوبرابر تولید ناخالص داخلی ایران یعنی به اندازه یک سال تولید ناخالص داخلی و حدود 6 تا 7 برابر تشکیل سرمایه سالانه دراین دو بخش زمینگیر است.»

    چه میزان از تشکیل سرمایه ما دربخش مسکن صورت می‌گیرد؟

    سالانه حدود 30 درصد تشکیل سرمایه از لحاظ ساختمانی دربخش مسکن بوده است. ارزش زمینی هم که دراین بخش بوده، معادل 30 درصد است که حساب نمی‌شود. بنابراین می‌توان گفت سالانه 60 درصد تشکیل سرمایه ما دربخش مسکن صورت گرفته که رقمی حدود 70 تا 80 میلیارد دلار می‌شود. این درحالی است که به طور متوسط تشکیل سرمایه ما دربخش صنعت فقط 20 میلیارد دلار بوده است که اگر با رقمی که در گذشته بوده مقایسه کنیم، ارزش زمین در مسکن، 30 میلیارد دلار بوده است.

    ارائه این آمارها نشان می‌دهد که سال‌های گذشته از لحاظ جریان سرمایه مولد دچار نقصان بودیم. علت چه بود و چقدر سطح سرمایه گذاری غیر مولد بالا بوده است؟

    در اقتصاد ما مدار نامولد هر روز بیشتر سنگین شده و در مقابل مدار مولد اقتصاد از بین رفته است و این در اقتصاد سرمایه داری یک فاجعه محسوب می‌شود. به همین دلیل از لحاظ اقتصاد سیاسی دچار نئوفئودالیسم هستیم. این درحالی است که رانت مالکانه زمین بر اقتصاد ما حاکم است و گردش مالی برای بازتولید رانت صورت می‌گیرد. 70 تا 80 درصد منابع بانک‌ها نیز دربخش مسکن منجمد شده و منابع بانکی درخدمت گردش سرمایه و تولید ارزش افزوده و تولید با ارزش اضافی نیست. به همین دلیل در اصطلاح اقتصاد سیاسی گفته می‌شود نئوفئودالیسیم.

    شما گفتید که رانت مالکانه زمین براقتصاد حاکم است. این مساله چه مشکلاتی را بدنبال داشته است؟

    قبلاً بهره مالکانه از زمین زراعی گرفته می‌شد اما اکنون از زمین شهری گرفته می‌شود و همین هسته سخت رکود و تورم را درایران تشکیل داد و مانع سخت مدار مولد سرمایه شده، حتی بیشتر از تجارت. این درحالی است که درنهایت تجارت هم جزء مدار نامولد محسوب می‌شود و اگر انحصاری باشد، مدار مولد را زمینگیرمی کند. این رخداد در اقتصاد ایران باعث شده اقتصاد برون زا داشته باشیم؛ هر چند ادعای درون نگری داریم اما اقتصاد ما برون زا است. یعنی درآمد نفت به صورت ارزی و ریالی در بودجه کالاهای واسطه‌ای آمده و بخش مولد به حیات خود به آن وابسته است و بخش غیر مولد از مجموعه اینها تغذیه می‌کند و آنها را زمینگیر می‌کند. در حالی که در اقتصاد متعارف سرمایه داری اقتصاد مالی در خدمت گردش ارزش افزای سرمایه است که بتواند ارزش افزوده و ارزش اضافی تولید کند. همین پدیده اقتصاد را کاملاً غیر مقاومتی کرده و درمقابل اقتصاد مقاومتی تاب خودرا از دست داده است. درحالی که باید گردش درون زا داشته باشیم. این به دلیل هدف اقتصاد دانش بنیان در دولت‌های نهم و دهم کنار گذاشته شد و دولت یازدهم اقدامی در جهت آن صورت نداد. نمونه بارز این موضوع این است که مجموعه صادرات شهر تهران 1.5 میلیارد دلار است اما ارز بری آن از کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای برای صنایع و خدمات مولد گرفته تا اتومبیل‌های لوکسی است که در خیابان‌های تهران می‌بینیم. واردات خودروهایی که انواع و اقسام آن روز به روز زیاد می‌شود و حداقل 15 میلیارد دلار است. این اقتصاد غیر مقاومتی است. درحالی که اقتصاد از لحاظ رابطه با خارج باید خودکفا باشد. زمانی می‌توانیم از این نظر خوکفا باشیم که اقتصاد دانش بنیان حاکم باشد. تا بتوانیم تولید کنیم وصادرات کافی و خدمات داشته باشیم.

    چرا تاکنون اقتصاد دانش بنیان براقتصاد حاکم نشده و بخش مولد زمینگیر شده است؟

    بخش مهمی به دلیل شاخ و شانه کشیدن‌های دولت‌های نهم و دهم بود. این مساله باعث شد تحریم‌ها تشدید شود و اراده‌ای برای اقتصاد دانش بنیان وجود نداشته باشد و گردش حداقلی ایجاد شود. رئیس دولت نهم و دهم با عبارت‌های من درآوردی و نامفهوم اعلام کرد که لوکوموتیو اقتصاد ایران مسکن است در صورتی که مسکن سد اقتصاد توسعه ایران شد و بخش مولد را زمینگیر کرد که توان رقابت ندارد.

    این مسائل چقدر از سرمایه‌ها دربخش مسکن را زمینگیر کرد؟

    تنها در شهر تهران 200 میلیون دلار سرمایه زمینگیر شده است. حال اگر مستغلات دیگر چون مال‌های بزرگی که خالی مانده است، به اندازه مساحت ورزشگاه‌های بزرگ در مجتمع خلیج فارس شیراز و ساخت مجتمع‌های بزرگ در مشهد که به اندازه کل نیاز است را تا 20 سال آینده حساب کنیم با مسکن‌های دوم و رانتی که به طبیعت تجاوز شده و دادستان هر روز از آنها نام می‌برد، حداقل 500 میلیارد دلار در ایران روی مستغلات تمام شده، زمینگیر است. حدود 200 میلیارد دلار هم دربخش مسکن‌های نیمه تمام زمینگیر است. به طور کلی می‌توان گفت حدود 700 میلیارد دلار در بخش مسکن و مستغلات زمینگیر است. البته اگر مسکن‌های مهر را هم که قابلیت استفاده ندارند را به آن اضافه کنیم نزدیک دوبرابر تولید ناخالص داخلی ایران می‌شود. در واقع به اندازه یک سال تولید ناخالص داخلی ایران سرمایه دراین بخش زمینگیر است. یعنی حدود 6 تا 7 برابر تشکیل سرمایه سالانه درایران.

    *چطور شد 700 میلیارد دلار در بخش مسکن و مستغلات قفل شد؟

    آن‌ها که به رانت عادت کرده‌اند اعلام می‌کنند که شهرداری‌ها در کلانشهر ها اقتصاد دانش بنیان را دنبال می‌کنند. وقتی از آن‌ها می‌پرسیم چه کار کرده‌اید؟ می گویند مجبوریم حقوق دهیم و حرف‌های ما را آرمانی می‌دادند. این در حالی است که 20 سال مشغول تخریب اقتصاد بودند. سال‌های قبل جز دو دوره جنگ که اقتصاد می‌کوشید مولد باشد، زمینگیر شدن بخش مولد شروع شد و در دهه 80 زمینگیر شدن بخش مولد امری شد. برنامه جامعی در برنامه چهارم داده شد، اما توجهی به آن نشد. درچهارچوب مجموعه شهر تهران اما چون برنامه جامعی ارائه شده بود، بهانه‌ای وجود نداشت اما 15 تا 20 سال اقتصاد را تخریب و بخش مسکن را قفل کردیم.

    *حال در شرایطی که اقتصاد در رکود است، چگونه می‌توان از این سرمایه‌هایی که به اصطلاح زمینگیر شده دربخش مولد بهره برد؟

    دولت تا کنون سیاست شایسته‌ای برای بخش مولد ارائه نکرده چون برنامه ششم توسعه فاقد برنامه و سیاست‌های اقتصادی لازم برای تحقق اقتصاد دانش بنیان و دورن زا است. سیاست اقتصادی شایسته باید به ساماندهی فضای لازم در کلانشهرها برای توسعه اقتصاد دانش بنیان بپردازد. باید از یارانه‌هایی که می‌خواهند برای تسهیلات بخش مسکن اختصاص دهند، به کلانشهرها بدهند که فضا سامان دهی شود. جذب سرمایه دانش بنیان هیچ گاه در عسلویه شکل نمی‌گیرد در معادن هم هر چند لازم است اما شکل نمی‌گیرد. باید بودجه قائل شد.

    احکامی در برنامه ششم وجود دارد اما سیاست وبرنامه مشخصی داده نشده است. نمونه آن، رشد 8 درصدی اقتصاد دربرنامه ششم توسعه است. این رشد زمانی حاصل می‌شود که اقتصاد دانش بنیان در کلانشهرها 12 درصد رشد کند. برای تحق این هدف از همین حالا باید برنامه داشت و دولت چاره‌ای جز این ندارد که بخش مولد را راه بیندازد. شهرداری‌ها همچنان می گویند باید برای بودجه تراکم بفروشیم. این گفتمان سطح پائین هنوز رایج است و همین موضوع موجب می‌شود رشد 12 درصدی در کلانشهرها و به تبع آن اقتصاد دانش بنیان ایجاد نشود و همچنان اشتغال از بین برود. ورشکستگی صنایع هم به همین دلیل بود. حتی 600 میلیارد دلار از درآمد نفت در دولت قبل هم فایده نداشت. این نمونه بارزی است که موجب شد سیاست بارز اقتصادی ایجاد نشود چه برسد به اجرای برنامه. گفتمان‌ها در حد نازل و سطحی جریان دارد. سیاست‌های لازم اصلاً وجود ندارد. در بودجه 96 کمک به شهرداری‌ها کمتر شده است. دولت می‌گوید پول نداریم. انگار وظیفه رشد بر عهده شهرداری‌ها است.

    شهرداری‌ها نمی‌توانند فضای اقتصاد دانش بنیان را فراهم کنند. باید فضا آماده شود تا کلانشهرها آماده شود. اقتصاد دانش بنیان در شهرک‌های صنعتی شکل نمی‌گیرد بلکه در مبادی پهنه‌های داخلی شهر شکل می‌گیرد. دولت دست روی سالن‌های عروسی و شادمانی گذاشته است درحالیکه باید فضای لازم را برای اقتصاد دانش بنیان فراهم کند. این‌ها نکاتی است که موجب زمینگیر شدن سرمایه‌ها دربخش مسکن و مستغلات شده است. این درحالی است که هنوز سیاست اقتصادی لازم برای ساماندهی به مدار مولد تولید وجود ندارد و دولت تا کنون طفره رفته است. بخشی از تیم دولت هم حرف‌های تکراری می زند و شعارهای پرطمطراق و غیر واقعی می‌دهند و می گویند 4 ساله فقر را از بین می‌بریم. 40 سال فقر از بین نرفته و بدتر شده است. چطور قرار است ظرف 4 سال ریشه کن شود؟

    برچسب ها
    پورسعیدخلیلی
    پربازدیدترین های ۲ روز گذشته
      پربازدیدترین های هفته
        رویداد ها در یک نگاه
        • ساختمان فردا ۴
        • ساختمان فردا ۳
        • ساختمان فردا ۲
        • نشریه ساختمان فردا ۱
        • شماره ۱۷ و ۱۸
        • ۰
        • ۰
        • هفته نامه
        • ۰
        آخرین بروزرسانی ۴ ماه پیش
        آرشیو