عصر ساختمان- گزارش و دفاعیه آقای شهردار تهران درباره حادثه پلاسکو این ذهنیت را به وجود آورد که اگر خدای نکرده دوباره اتفاق مشابهی در یکی از بلندمرتبههای ایران رخ دهد، آیا همین نوع استدلالها و توجیهات ارایه خواهد شد یا در آن شرایط گفتار متفاوتی را پیشه خواهند کرد؟
به گزارش پایگاه خبری «عصرساختمان» به نقل از اعتماد، ما نمیدانیم چه رفتار و گفتاری خواهند داشت و اصولا معلوم نیست که در چنین مقامی باشند یا نباشند، ولی میتوانیم از اکنون برخی پرسشهای کلیدی را طرح کنیم تا در هر صورت به آن پاسخ داده شود.
اخیرا گزارشی از یک تحلیل شهرسازی در روزنامه اعتماد منتشر شده (صفحه ١٣، چهارشنبه1395.11.13) که ادعاهای مهمی را در خصوص وضعیت شهر تهران مطرح کرده است. برخی از این ادعاها چنان عجیب است که وقوع آنها جز در چارچوب فساد اداری قابل تصور نیست. فراموش نکنیم که طولانیترین دوران مدیریت شهرداری در شهر تهران از سوی شهردار فعلی بوده و بخشی از اتفاقات مهم این شهر در این دوره رخ داده است. نمونه آن برجسازی در تهران است که در این گزارش آمده، از کل ٩٧٩ برج موجود در شهر تهران، ٤٨٣ موردش فقط در این دوره ساخته شده است و سپس گزارش به نقد وضعیت برجهای تهران میپردازد. در اینجا چند پرسش اساسی این گزارش را به شرح زیر طرح میکنیم و انتظار داریم که شهرداری پاسخ مستدلی به آنها بدهد. البته پاسخی مرتبط با موضوع و نه از طریق حاشیه رفتن. همچنان که در قضیه واگذاری املاک نیز اعتراضات بر واگذاری آپارتمانهای لوکس با زیر قیمت و شرایط ویژه به افراد حقیقی بود ولی به طور مکرر به واگذاری زمین به تعاونیها اشاره میکنند که ربطی به انتقادات منتقدین ندارد.
١- در گزارش قید شده است که: «در تهران حدود ٢٥ درصد از برجها و ساختمانهای بلندمرتبه، فاقد هر گونه اطلاعاتی در شهرداری هستند! چرا که اطلاعات منتشره توسط خود شهرداری حکایت از وجود ٢٣١ برج بلندمرتبه فاقد هر گونه اطلاعات در تهران دارد.» آیا چنین چیزی حقیقت دارد؟ اگر یکی از این برجها دچار آتشسوزی شود، دسترسی آتشنشانها و نیروهای امداد به نقشههای آن چگونه است؟ شاید ساخت این ساختمانها به پیش از شهرداری فعلی مربوط باشد که مسوولیت آن متوجه شهرداران سابق هم هست، ولی تهیه چنین نقشهها و تکمیل پروندهها که جزو وظایف شهرداری است و اگر قبلیها انجام ندادهاند، اکنون باید انجام شده باشد، انجام ندادن این کار نیز نوعی قصور است.
٢- در گزارش آمده است که: «گزارش حاکی از آن است که ٣ برج در تهران در نقاطی احداث شدهاند که عرضی کمتر از ٣ متر دارند. عرض ٦ تا ١٢ متر هم عرض مناسبی برای احداث برج نیست. با این وجود ٢٧٥ برج در خیابانها و نقاطی احداث شدهاند که عرضی بین ٦ تا ١٢ متر دارند. همانطور که در نقشهها مشخص شده است، بیشترین تراکم تعداد برجها در عرضهای ٦ تا ١٢ متر مربوط به برجهایی است که در منطقه ١ و ٢ و ٦ ساخته شدهاند. همین مساله باعث شده تا این مناطق به محلههای پرخطری در مواقع بروز بحران تبدیل شوند.» شهرداری باید خیلی صریح و روشن توضیح دهد که چه تعداد از این برجها در دوره شهردار فعلی جواز ساخت گرفتهاند و چرا چنین جوازهایی صادر شده است؟ آیا مطابق قانون است یا خیر؟ و موارد مخالف قانون آنها چگونه ساخته شده است؟
٣- در گزارش از قول دبیر شورای عالی شهرسازی قید شده است که: «چکیده این اطلاعات به رقم 131850400 متر میرسد. دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری کشوردر توصیف این رقم ١٣١ میلیون متری میگوید: این رقم مابهالتفاوت مجوزهای زمینها با مجوزهای صادرشده برای برجهاست. یعنی مثلا برای زمینی که اجازه ساخت ٤ طبقه داشته، مجوز ساخت برجی بلندمرتبه صادر شده است. این یعنی تحمیل ١٣١ میلیون متر مربع تراکم به پایتخت که به هیچ عنوان از لحاظ معیارهای شهرسازی قابل توجیه و منطقی نیست.» این ادعای بسیار مهمی علیه سیاستهای شهرسازی در شهرداری تهران است.
بدون پاسخ دادن به این اتهام، نمیتوان به هیچ مساله دیگری پرداخت. این حد از تخلف در ساختمانسازی که به طور معمول در چند منطقه محدود شهر (١، ٢، ٣ و ٦) اتفاق میافتد، بار سنگین بر خدمات شهری و حملونقل و نیز تامین امنیت آن از جمله امن بودن در برابر آتشسوزی وارد میکند که نمونه آن را هماکنون میتوان در مناطق ١ و ٣ تهران به روشنی دید.
امیدواریم که شهرداری تهران با پاسخهای دقیق و کامل به این ادعاها گامی به سوی اعتمادسازی بردارد و این پرسشها را نیز انگیزهشناسی نکنند، چون همه ما شهروند و ساکن تهران هستیم، طبیعی است که نسبت به این موارد حساس باشیم.