مدیران خودروعصر اعتبار

کاخ «شیشه‌ای»

عصر ساختمان- یک مرمتگر و احیاگر بناهای تاریخی گفت: ساختمان شیشه‌ای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران (اثر دفتر معماری عبدالعزیز فرمانفرمائیان) نماد شفافیت است با مزه معماری ایران. این عمارت نماد مرحله‌ای از تکامل اجتماعی ایران است. برای احیای این عمارت زخمی و تیرخورده، از عنوان‌های دقیق و درست باید استفاده کرد. این عمارت باید «مرمت» و «احیا» شود، نه «بازسازی» یا «بازآفرینی».

کاخ «شیشه‌ای»
نسخه قابل چاپ
چهارشنبه ۲۵ تير ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۸:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصرساختمان» به نقل از ایسنا، بهروز مرباغی، معمار، مرمتگر و احیاگر بناهای تاریخی در نوشتاری به ماجرای طرح بازسازی ساختمان شیشه‌ای صداوسیما به عنوان میراث معماری ایران که پس از آسیبی که بر اثر اصابت موشک در حمله اسرائیل به ایران، پیشنهاد ثبت آن در فهرست میراث ملی از سوی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مطرح شد، در نوشتاری که در اختیار ایسنا قرار داده است، به نکاتی درباره ضرورت مرمت و احیای این سازه، اشاره کرد و نوشت: «حال که سرنوشت ساختمان شیشه‌ای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مورد توجه مدیران و کارشناسان است، علاقمندم چند نکته ریز را مطرح کنم. شاید به درد بخورد.

    یک: «شیشه‌ای»

    سال 1851 ساختمان «شیشه‌ای» کریستال پالاس با کاربری نمایشگاهی در لندن ساخته‌ شد. همه از شیشه و چدن. با مهندسی ساخت قطعات پیش‌ساخته منفصله. در ایران نامش را کاخ بلورین ترجمه کرده‌اند که عنوان زیبا و متناسبی است. این ساختمان، از دید بسیاری از پژوهشگران معماری، به سبب روش مهندسی ساخت و استفاده وسیع از شیشه، سرآغاز «معماری مدرن» است. اما، به باور من، کاخ بلورین پیشتاز معماری مدرن است، چون منادی شفافیت است. نماد جهانی است که پرده‌ها کنار می‌رود و جامعه به سمت روشنایی و شفافیت می‌رود. جامعه مدرن، جامعه خردپذیر است و با سیستم مدیریت می‌شود، برخلاف جامعه پیشامدرن که فرد محور بود و مدیریت فردی داشت. جامعه سیستم‌محور و خردپذیر چیزی برای مخفی‌کردن ندارد، پس به سمت روشنایی و شفافیت می‌رود.

    حدود 150 سال پس از کاخ بلورین، ساختمان مجلس ریکیاویک (ایسلند) ساخته‌شد به نام «سِنِد». ساختمانی بسیار زیبا به شکل قارچ که ساقه ستون‌وار قارچ نقش اسکلت و سازه را دارد و اطراف آن به‌صورت دایره دور تا دور این ساقه، تمام شیشه است. انگاری از بالای چتر قارچ آبشاری شفاف جاری است از جنس شیشه. نمایندگان مردم یک طرف شیشه و مردم عادی و رهگذر طرف دیگر شیشه. در فلسفه معماری این بنا گفته‌شده، نمایندگان مردم چیزی برای مخفی‌کردن از مردم ندارند.

    نمونه بسیار دیگری هم برای این فلسفه معماری وجود دارد. حکم ساده‌شده این فلسفه آن است که «در معماری مدرن، ساختمان هم با درون کار می‌کند، هم با بیرون»

    دو: در ایران، تهران

    ساختمان شیشه‌ای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران (اثر دفتر معماری عبدالعزیز فرمانفرمائیان) نماد شفافیت است با مزه معماری ایران. با حیاط مرکزی جمع‌وجور ولی قانونمند و درست. مثل ساختمان وزارت آموزش و پرورش در خیابان قرنی (اثر نادر اردلان) که حیاط مرکزی متناسب با شرایط امروز دارد. ساختمان شیشه‌ای فرمانفرمائیان این امتیاز را دارد که ساده‌تر است و کاملا شیشه‌ای است. یک گام جلوتر از اثر ماندگار نادر اردلان.

    بنابراین، این عمارت نماد مرحله‌ای از تکامل اجتماعی ایران است که پایه‌های ورود به جامعه خردپذیر و سیستم‌محور را بشارت می‌دهد. عمارتی است با مبانی نظری معماری مترقی و روزآمد.

    این عمارت یک ویژگی مهم دیگر هم دارد. مثل تقریبا تمام آثار فرمانفرمائیان. در زمان خود از به‌روزترین فناوری‌ها و مصالح استفاده کرده. مهندسی ساخت آن نیز کاملا هم‌تراز مهندسی ساخت جهانی بود. به‌گونه‌ای که حتی امروز هم قابلیت رقابت با مهندسی ساخت جهانی را دارد.

    نکته مهم دیگری که شایسته توجه است، استفاده فرمانفرمائیان از معماران خارجی در پروژه‌هایش است. هرکجا که لازم بوده، از معماران متخصص در رشته مورد نیاز دعوت به کار می‌کرد. به این اعتبار، آثار دفتر معماری فرمانفرمائیان آثاری بین‌المللی با شناسنامه ایرانی هستند. ویژگی معماری ایران در آن دوره «هویت و شخصیت» تکامل‌یافته آن بود. به همین دلیل تمام آثار برجسته این دوره، حتی اگر از اندیشه طراح خارجی استفاده شده، هویت ایرانی پیدا کرده. مثل موزه هنرهای معاصر تهران و کارهای فرمانفرمائیان و دیگران. آن دوره، در تاریخ معماری ایران، به حق عنوان «طلایی» به خود گرفته.

    سه: عنوان‌بندی اقدام

    برای احیای این عمارت زخمی و تیرخورده، از عنوان‌های دقیق و درست باید استفاده کرد. این عمارت باید «مرمت» و «احیا» شود، نه «بازسازی» یا «بازآفرینی». در عرف و ادبیات معماری مفاهیم و اصطلاح‌ها فقط واژه‌هایی با بار لغوی نیستند و دارای شناسنامه و مفهوم تعریف‌شده هستند. وقتی در گفتگوها و بیانیه‌ها از بازسازی صحبت می‌شود، اگر سهو و اشتباه لحظه‌ای نباشد، دست مجری و پیمانکار را برای تغییر در فضابندی و حتی مصالح باز می‌گذارد و چنین حرکتی در مورد کاخ شیشه‌ای صدا و سیما اصلا مجاز و منطقی نیست. این عمارت به عنوان یک اثر بسیار مهم معماری معاصر ایران، با اتفاقی که برایش افتاده، تبدیل به یک هویت تاریخی و اجتماعی هم شده. باید عین به عین مرمت شود و در میانه حیاط مرکزی آن تصاویر زمان بمباران‌شده‌اش به نمایش گذاشته‌شود.

    چهار: فرصتی مغتنم

    برای مرمت و احیای آن به ثواب است سراغ بازمانده‌های دفتر معماری عبدالعزیز فرمانفروائیان در کنج و گوشه عالم برویم. علاوه‌بر عزیزانی که یادگار آن دفتر معماری در ایران هستند و فعالیت می‌کنند، تا آنجا که خبر داریم تعداد دیگری از معماران همکار فرمانفرمائیان، خوشبختانه، زنده و برخی فعال هستند. یکی در عمان برای خاندان سلطنت کاخ می‌سازد، دیگری در پاریس برای کارفرمایان اروپایی برج می‌سازد، و آن یکی در کنجی دیگر در این عالم. برخی از این عزیزان گاه‌گداری به وطن می‌آیند و مشاوره‌هایی می‌دهند.

    امروز بهترین فرصت است این معماران ارجمند را فرا بخوانیم به بهانه و حول محور احیای اثری از کارنامه دفتر معماری خودشان در تهران گرد هم آیند و بر مرمت و احیای این اثر نظارت کنند. این اقدام نوعی دلجویی از گروه بسیاری از معماران و هنرمندان کشور است که مورد بی‌مهری یا بی‌توجهی قرار گرفته‌اند و مجبور به ترک وطن شده‌اند. فرصت مناسب و بسیار مغتنمی است امکان حضور آبرومندانه این معماران در وطن را فراهم آوریم تا سرفصلی باشد برای هم‌دلی بین مردم شریف ایران. وقتی آثار این معماران در جای‌جای کشور هنوز برپا هستند، چرا اجازه ندهیم وجود شریف خودشان هم در کوچه و خیابان شهرهای کشور عزیزمان بچرخد و برای مردم خود معماری کند؟

    حیف است این فرصت را نادید بگیریم. همین.»

     

     

    برچسب ها
    پورسعیدخلیلی