عصر ساختمان- یکی از مصادیق سکونتگاههای غیررسمی(محل زندگی آوارگان شهری) در تهران، روددره پاییندست بزرگراه چمران است. دفتر اسکان بشر ملل متحد-هبیتات- به دولتها توصیه میکند، به جای واگذاری «زمین نامرغوب حومه» به فقرای مسکن، از ظرفیت زمینهای داخل شهر استفاده کنند.
به گزارش پایگاه خبری «عصر ساختمان»،به نقل از دنیای اقتصاد، بحران آوارگان شهری ساکن در «کلونیهای غیررسمی» در شهرهای پرجمعیت و عمدتا در کشورهای توسعهنیافته جمعیتی زیر 100 میلیون را به خود اختصاص داده است که بحرانهای اقتصادی، اقلیمی و اجتماعی را به همراه میآورند. جنس این بحران در شهرهای ایران به ویژه در پایتخت ترکیبی از حجم بالایی از فقرای مسکن، سیاستهای نادرست و یکسری ندانمکاری است. ماده 50 برنامه هفتم بر این تاکید شده که دولت زمینهای اطراف محدوده شهرها را به افراد کمدرآمد واگذار کند تا با گسترش شهرها و ارائه زمین و ساخت مسکن، برای افراد کمدرآمد و فاقد مسکن امکان ارائه مسکن مناسب را فراهم کند. در بدنه سیاستگذاری نیز اصرار بر اجرای این طرح وجود دارد که به محلی برای اختلاف دولت و مجلس تبدیل شد تا جاییکه این عامل باعث تهیه طرحی برای استیضاح وزیر راه و شهرسازی توسط مجلس شده است.
هبیتات اما در تازهترین توصیهنامه سیاستی خود خطاب به دولتها و شهرداریها یک نقشه راه عملیاتی حاوی باید و نبایدها مقابل آوارگان شهری ساکن در سکونتگاههای غیررسمی منتشر کرده است که براساس آن ارائه زمینهای مناسب به آوارگان شهری «تیغ دولبه» برای توسعه شهری است، زیرا هم میتواند «بحران بدمسکنی را تشدید کند» و هم اینکه باعث «مهار آن» شود. براساس اعلام برنامه اسکان بشر ملل متحد (هبیتات) تا پایان سال 2023، حدود 76 میلیون «آواره شهری» درکشورهای توسعهیافته یا توسعهنیافته وجود دارد که از سال 2014، افزایش قابل توجهی داشته است. تحقیقات صورتگرفته نشان میدهد، این رقم بهدلیل عوامل استرسزای جدید همچون تغییرات اقلیمی افزایش خواهد یافت و بر اساس گزارشی از بانک جهانی در سالهای آینده شاهد بیش از 200 میلیون آواره شهری به دلیل تغییرات اقلیمی خواهیم بود.
آوارگان شهری در واقع، «مهاجران بیناستانی، بینشهری و درونمنطقهای» هستند که عمدتا دچار فقر اقتصادی هستند و اغلب در سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند که در طول چند دهه گذشته بهطور فزایندهای در شهرها گسترش یافته و اکنون به عنوان «شهری شدن آوارگی» از آن یاد میشود. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد تخمین میزند که در سال 2023، حداقل 58درصد از کل پناهندگان در شهرها و شهرستانها ساکن بودهاند. مطالعات نشان میدهد، آوارگی از روستا به شهر به دلیل بلایای تدریجی مانند خشکسالی در سومالی و افغانستان، اغلب «برگشتناپذیر» است و شباهتهای زیادی با آوارگی ناشی از درگیریها دارد.
مصداق بارز پدیده «آوارگان شهری»، سکونتگاههای غیررسمی در کلانشهرهای ایران به ویژه در پایتخت و حتی در منطقه شمالی شهر است. این آوارگی شهری با معضلات و بحرانهای شهری و اجتماعی بسیاری هم برای حکمرانی و هم جوامع محلی و آوارگان شهری همراه شده است. در بخشهایی از بزرگراه چمران و محدوده پل مدیریت در منطقه 2 شاهد گسترش آوارگان شهری ساکن در کلونیهای غیررسمی در این منطقه هستیم که با بافت منطقه در تضاد است.
براساس آمارهای ارائهشده در حال حاضر حدود 6 میلیون و 228هزار نفر در سکونتگاههای غیررسمی در کل کشور ساکن هستند که از این میزان حدود 885هزار نفر در استان تهران زندگی میکنند. با وجود این حجم بالا از فقرای مسکن در داخل شهرها، در برنامه هفتم تاکید بر گسترش محدوده شهری در جهت تامین مسکن برای افراد کمدرآمد شده است و طرحی پیشنهادی مبنی بر افزودن 300هزار هکتار زمین خارج از محدوده شهری تهران (به اندازه پنج شهر تهران) با تامین آب، برق و گاز به عنوان راهکاری در جهت حل مشکل فقرای مسکن ارائه شده است. بهطوریکه به موضوع اختلاف بین دولت و مجلس انجامیده و باعث تدوین طرح استیضاح وزیر راه و شهرسازی جهت پاسخگویی در رابطه با عدم تحقق ماده 50 در برنامه هفتم توسعه یعنی تامین مسکن فقرای کمدرآمد با محوریت آوارگان ساکن در حاشیه شهری شده است.
طراحان این ایده معتقدند زمینهای بیرون شهری را وارد محدوده شهری کنند و با ارائه زمین و سرمایهگذاری امکان ارائه مسکن برای افراد فاقد مسکن فراهم شود. این درحالی است که برخی از کارشناسان حوزه مسکن معتقدند این برنامه پاسخگوی حل بحران مسکن فقرا نیست و نیازمند اصلاحاتی است. بنابراین این استیضاح چه رای بیاورد چه نیاورد، بحران مسکن تا رسیدن به وضعیت پایدار همچنان ادامه خواهد داشت و حل آن تنها با تغییر مدیریت امکانپذیر خواهد بود. هبیتات توصیهنامهای تحت عنوان راهحلهایی برای آوارگان ساکن در «کلونیهای غیررسمی خانوارهای فقیر» ارائه داده است که مدیریت آن باید در دست دولت محلی قرار بگیرد. در این راستا، پنج خطقرمز از نبایدها را برای دولتها در برابر فقرای ساکن در «سکونتگاههای غیررسمی» تعیین کرده است.
توصیه پنجگانهای از نبایدها
در مجموع، یک سکونتگاه رسمی شهری باید از سه معیار اصلی تبعیت کند، اول اینکه، از نظر اداری و تقسیمات شهری به عنوان منطقه یا محله شهری تعریف شود؛ دوم، طبق معیارهای درجه عملکردی شهرنشینی واجد شرایط شهری بودن باشد و سوم اینکه اگر هیچ یک از معیارهای فوق را نداشته باشد، اما میتوان بهطور منطقی انتظار داشت که در 10 سال آینده، بر اساس تراکم شغلی پیشبینیشده، وضعیت معیشت یا سیستمهای ارائه خدمات، جزئی از محدوده شهری شود.
علت و معلول اصلی آوارگی یعنی آنچه منجر به آوارگی و ایجاد سکونتگاههای غیررسمی شهرها در بسیاری از کشورها میشود، «چالشهای حکمرانی» هستند، که اغلب جوامع را در یک چرخه معیوب گرفتار میکند. به عنوان مثال، در سال 2023، حدود 15 کشور بسیار شکننده تقریبا 50درصد از کل آوارگان داخلی را تشکیل میدادند. از این رو، راهحل بحرانهای مربوط به آوارگی شهری به گفته دبیر کل سازمان ملل، فراتر از برخورد با آوارگی داخلی به عنوان یک مشکل بشردوستانه است، بلکه باید آن را به عنوان یک اولویت برای توسعه شهری در نظر گرفت. اما قبل از هر چیزی باید تغییرات اساسی در طرز فکر دولتها و تصمیمگیرندگان اصلی سیاستهای شهری درباره سکونتگاههای غیررسمی داخلی شهری ایجاد شود. از این رو هبیتات در توصیههای خود پنج «نباید» سیاستی مقابل آوارگان شهری ارائه کرده است.