عصر ساختمان- عایدی واقعی تراکمفروشی برای شهرداریها چقدر است؟ صرفنظر از اینکه تراکمفروشی یک منبع درآمدی ناپایدار و غیرقابل اتکا محسوب میشود، چرا شهرداریهای شهرهای بزرگ دنیا اقبالی به تراکمفروشی نشان نمیدهند؟
به گزارش پایگاه خبری «عصرساختمان» به نقل از دنیایاقتصاد، این پرسش را پیروز حناچی شهردار سابق تهران پاسخ داده است.روال اداره شهرها اینگونه است که مدیریت شهری اعم از شهرداری یا دولت محلی، در ازای مجوزی که برای مسکنسازی صادر میکند، باید به همان نسبت خود را متعهد به تامین سرانههای خدماتی هفتگانه شهری برای جمعیتی که ساکن ساختمانهای بنا شده با تراکم بیش از پیش میشود دانسته و برای آن برنامهریزی کند. اما تهران از نظر کارکرد این فرمول، شهری بسیار فقیر در مقایسه با عرف جهانی است. آنگونه که حناچی در این رابطه توضیح داد، در دنیا طرحهای جامع شهری سرانههای خدماتی به ازای هر شهروند را 55 مترمربع در نظر میگیرند اما این مقدار در کشور ما 35 مترمربع است که از این میزان فقط 25 مترمربع به خدمات در مقیاس محلی اختصاص دارد. شهردار سابق تهران معتقد است از آنجا که سهم قابلتوجهی از بودجه اداره پایتخت از محل تراکمفروشی تامین میشود، ظاهر این موضوع به نظر «پولساز» است؛ اما فروش تراکم در واقع معادل اضافه شدن متراژ قابل سکونت در شهر است و به ازای این متراژ، مدیریت شهری به تامین سرانههای خدماتی متعهد میشود. تامین سرانه بیشتر یعنی هزینه و این همان موضوعی است که مدیران شهری در کشور ما نسبت به آن غفلت میکنند و تحتتاثیر این غفلت، اینطور تلقی میکنند که تراکمفروشی عایدی قابلتوجهی برای آنها دارد. حناچی معتقد است صدور مجوز ساخت یک برج مسکونی شاید در ظاهر درآمد قابلتوجهی در یک مقطع زمانی برای شهر به دنبال داشته باشد، اما پس از گذشت این زمان، آن برج مسکونی تا ابد هزینههای مختلفی را سربار شهر و شهرداری میکند؛ هزینههایی مثل تامین سرانهها، ایجاد زیرساخت حملونقلی، جمعآوری پسماند و نظایر آن که اگر در زمان صدور مجوز مورد توجه قرار گیرد، مشخص میشود که هزینههای تحمیلشده به شهر بابت صدور این قبیل مجوزها، از درآمدهای حاصل از آن به مراتب بیشتر است.
پیروز حناچی در تشریح این ماجرا توضیح داد: اگر میانگین مساحت سرانههای محلی موردنیاز هر شهروند را حدود 25 مترمربع و بعد خانوار را حدود چهار نفر در نظر بگیریم، وقتی تراکم برای ساخت یک واحد 100 مترمربعی به منظور سکونت خانوار اعطا میشود، مدیریت شهری موظف است مابهازای این مجوز، 100 مترمربع سرانه محلی نیز تامین کند. تامین این مقدار سرانه به تامین زمین و تامین مالی برای هزینهکرد در این حوزه نیاز دارد. اما به دلیل فقدان این نگاه به تامین سرانهها، اکنون بسیاری از مناطق تهران با فقر شدید سرانهها مواجه هستند. در واقع ظاهر تراکمفروشی این است که ظرفیت سکونتی شهر تقویت میشود، اما باطن آن به منزله تشدید مساله کمبود سرانهها بوده و به آسایش و آرامش شهروندان لطمه میزند. درآمد تراکمفروشی در بودجه امسال پایتخت نزدیک 20هزار میلیارد تومان بوده است اما توضیحات حناچی نشان میدهد عیار واقعی تراکمفروشی نسبتی با این عدد و رقم ندارد و بخش عمده این درآمد قاعدتا باید صرف پرداخت هزینههای تحمیل شده بابت تامین سرانهها شود. حناچی در بخش دیگر این گفتوگو به اهمیت مساله توسعه قلمروهای عمومی که رویکرد او در دوره حضورش در ساختمان بهشت بود پرداخت و گفت: اگر میخواهیم در تهران زندگی کنیم و نفس بکشیم، انتخاب دیگری نداریم و راهی به جز توسعه قلمروهای عمومی، عرضههای مختص پیادهها و توسعه معابر دوچرخه نداریم. این اقدامات کمهزینهترین راهها برای کاهش انتشار آلایندهها در هوا محسوب میشود. او در نهایت شهردار را به «رهبر ارکستر» تشبیه کرد که قطعا به تنهایی نمیتواند شهر را به درستی اداره کند اما باید هنر هماهنگی همه دستگاههای دخیل در اداره شهرها را داشته باشد و آنها را به نحوی به خدمت بگیرد که نتیجه فعالیتشان بهبود وضعیت شهر باشد.