• نقش پر رنگ مارکتینگ در دکوراسیون داخلی کمیابی
  • نقش پر رنگ مارکتینگ در دکوراسیون داخلی کمیابی
  • نقش پر رنگ مارکتینگ در دکوراسیون داخلی کمیابی
  • نقش پر رنگ مارکتینگ در دکوراسیون داخلی کمیابی
  • نقش پر رنگ مارکتینگ در دکوراسیون داخلی کمیابی
نقش پر رنگ مارکتینگ در دکوراسیون داخلی کمیابینقش پر رنگ مارکتینگ در دکوراسیون داخلی کمیابینقش پر رنگ مارکتینگ در دکوراسیون داخلی کمیابینقش پر رنگ مارکتینگ در دکوراسیون داخلی کمیابینقش پر رنگ مارکتینگ در دکوراسیون داخلی کمیابی

نقش پر رنگ مارکتینگ در دکوراسیون داخلی کمیابی

عصر ساختمان - اصلی در طراحی داخلی و دیزاین وجود دارد به نام کمیابی ، این اصل در واقع موارد و فرصت هایی است که عرضه آنها محدود می شود و یا به ندرت اتفاق می افتد، این اصل موجب می شود این موضوعات متقاضی بیشتری داشته باشد، افراد بیشتری بدان علاقمند شوند.

به گزارش پایگاه خبری«عصر ساختمان»، حتی در مواردی که غالب مردم عموما با آن برخورد داشته اند و از آن به راحتی گذر می کردند در صورت عرضه کم به آن تمایل پیدا خواهند کرد و جذب آنها خواهند شد . به بیان دیگر وقتی عرضه محدود شد ، تقاضا  افزایش می یابد . این اصل در رفتار انسان ها بسیار مشاهده می شود و در تمام اتفاقات زندگی آنها قابلیت مشاهده دارد از روش های زندگی گرفته تا روش های مذاکره کاری و ...
پیاده سازی این روش در دکوراسیون داخلی در بسیاری از شرکت های داخلی و خارجی رواج بسیار یافته و با استفاده از این اصل محصولات ویژه و خاص خود را عرضه می کنند ، اما نکته ایی که ما بدان قصد داریم بپردازیم ، روش های اجرای این اصل است ، اصل کمیابی دارای 5 روش است و ما سعی داریم هر یک از این روشها را در حوزه دکوراسیون داخلی شرح دهیم.
اصل اول " اطلاعات انحصاری "
در این اصل به صورتی محصول یا خدمات عرضه می شود که در حال به اتمام رسیدن محصولات و خدمات به شمتریان و بازار هدف نشان داده می شود و تنها تعداد افراد بسیار محدودی به دانش این محصول یا خدمات دسترسی دارند به طور مثال ( به کسی نگویید ، اما کمبود ورق های MDF  با روکش هایگلاس  به طرز قابل ملاحظه ای در تولید کابینت تاثیرگذار خواهد بود و عرضه کابینت را با کاهش مواجه می کند) تولید و انتشار این قبیل جملات و عبارات تمام دست اندرکاران این صنعت را به تکاپو می اندازد که چاره ای بیاندیشند که باید با این مشکل کمبود چگونه برخورد کنند و در نتیجه علاقمندی به تهیه این مصالح مصرفی بیشتر خواهد شد و انبار بیشتری از سوی مصرف کنندگان صورت خواهد گرفت ، در واقع می توان گفت که از این روش تقاضا افزایش می یابد.
اصل دوم " دسترسی محدود "
محدود کردن دسترسی به محصولات و یا خدمات اصل دوم را به خود اختصاص می دهد، به طور مثال ( ورق های درجه یک و با کیفیت  MDF با روکش هایگلاسی که در اختیار شرکت های بزرگ و معتبر دکوراسیون داخلی  قرار می گیرد ، بیشتر از ورق های MDF  با روکش هایگلاسی است که در دسترس همه پیمانکاران و نصاب ها و کارگاه های معمولی دکور مورد تقاضا است ) در اینجا ورق از نظر کیفیت تفاوتی ندارد اما نوع عرضه باعث شده در ذهن مخاطب تفکری جدید ایجاد شود ، این تفکر متفاوت باعث جذب بیشتر مشتری به محصول شده و ممکن است یک پیمانکار ساده با خرید این نوع ورق بخواهد خود را به صورتی دیگر جلوه دهد.
اصل سوم " تعداد محدود "
تعداد عرضه محصول محدود می شود این اصل دیگری در حوزه مارکتینگ محصولات دکوراتیو است، به طور مثال ( یک پالت MDF هایگلاس با رگه های طلایی سفارش بیشتری و قیمت بیشتری نسبت به 10 پالت همین نوع MDF فقط با رگه ها نقره ایی دارد ) در اینجا یک مدل از MDF  را به تعداد محدود تری تولید می کنند ، البته در زمانی هم ممکن است این محدودیت به سبب قیمت بالای محصول باشد و مخاطب کمتری داشته باشد ، یا بهتر بگوییم افراد کمتری هستند که قدرت خرید این محصول را دارند اما در هر صورت این یک تکنیک است.
اصل چهارم " زمان محدود"
عرضه کالا یا خدمات محدود به زمان می شود به طور مثال (ورق MDF هایگلاس تک رنگ تنها در یک روز خاص در هفته موجود است، بیشتر از ورق هایی است که هر روز امکان دسترسی به آنها وجود دارد، مورد تقاضا قرار می گیرند) این اصل خریداران رده بالاتر و عمده فروشان را تحت تاثیر خدمات و محصولات قرار می دهد، برای تکمیل کردن اجناس خود اقدام به خرید در روز خاص تعیین شده می کنند ، حتی با قیمت بالاتر و ترافیک خرید بیشتر و بعد از تکمیل کردن سبد محصولات خود به راحتی و با هر قیمتی که مدنظر دارند به پیمانکاران جزء و کارگاه داران می فروشند ، این اجناس به دلیل اینکه عرضه همه روزه در بازار ندارد ، مورد توجه قرار می گیرد و به آسانی فروش خواهد رفت.
اصل پنجم " ناگهانی "
اصلی هوشمندانه در عرضه کالا اتمام ناگهانی روند تولید محصولات و خدمات در بازار است به طور مثال ( هشت پالت از ده پالت وارادتی به صورت ناگهانی فروش می رود ، در نتیجه تقاضا برای دو پالت باقیمانده را بسیار افزایش می دهد ) در اینجا چند فرضیه مطرح می شود ، اولین فرضیه این است که این فروش توسط خود فروشنده و رابط های آن صورت می گیرد تا ارزش کالا را بالا ببرد ، فرضیه دوم این است که یک نفر برای انحصاری کردن کالای خاص اقدام به خرید ناگهانی می کند و فرضیه سوم این است که یک خریدار به سبب انجام پروژه ای بزرگ اقدام به خرید پالت های مورد نیاز می نماید ، اینکه کدام فرضیه مناسب است را بر عهده خواننده این نوشته می گذاریم تا از آن در توسعه بازار مارکتینگ خود استفاده کند.
هنگامی که رقابت برای به دست آوردن و دسترسی به منابع ، خدمات و محصولات به وجود آید ، بدیهی است این تاثیر همه گیر نباشد، نمونه بارز این اتفاق را می توانید در مزایده ها مشاهده کنید ، وقتی مزایده کنندگان رقیب برای پیروزی تمرکز می کنند و تمام هدف آنها به دست آوردن موضوع به مزایده گذاشته شده است ، کالا یا محصول یا خدمات بیشتر از ارزش واقعی و پیش بینی شده در مزایده به فروش می رسد. در مرتبه ای بالاتر این اثر زمانی بیشتر می شود که آن موضوع به شدت یگانه است (unique) و به راحتی قابل دستیابی نیست. این اصل کمیابی را در طراحی تبلیغات و ابتکارات ترغیب کننده در نظر بگیرید، خصوصا زمانی که هدف ترغیب مردم به انجام عملی خاص است. برای موارد کمیاب نسبت به موارد فراوان،ارزش بیشتری مورد توافق طرفین قرار می گیرد .
اغلب مردم در فروشگاه های لوازم دکوراسیون فهرست موجودی فروشگاه را با لیست خرید مورد نیاز خود اشتباه می گیرند ، به همین دلیل است که ویترین هایی که تعداد کمی محصول در آن است فروش بیشتری نسبت به ویترین هایی که محصولات بیشتری در آن قرار دارد، دارند، این عرضه کم در ویترین تقاضا ایجاد می کند، خصوصا اگر این اتفاق هم به صورت ناگهانی روی داده باشد، تاثیر به مراتب بالاتری را خواهد داشت.
از موارد دیگری که در اصل کمیابی دخیل است، تاثیر توقع و انتظار است، تاثیر توقع و انتظار ، این مسئله را به تصویر می کشد که توقعات و انتظارات به شدت بر ادراک و رفتار انسان ها تاثیر می گذارند. برای مثال، به گروه بزرگی از مردم بگویید که یک محصول جدید ، زندگی آنها را تغییر خواهد داد و آنها  تنها بر این اساس که یک وسیله یا یک محصول به ایجاد این تغییر کمک خواهد کرد، میزان قابل توجهی دگرگونی را در زندگی خود خواهند یافت. طبق اصول روانشناسی وقتی یک شخص باور کند که موضوعی اتفاق خواهد افتاد، خود آن اعتقاد به تنهایی امکان پذیر بودن آن باور را فراهم خواهد ساخت.
متاسفانه این موضوع می تواند یک تاثیر منفی بر تایید شدن و موفق شدن یک طرح داشته باشد. زمانی که طراحان به صورت طبیعی به طرح های خود تعصب و اعتقاد دارند و سعی دارند با استفاده کردن از تاثیر توقع و انتظار طرح خود را حتی اگر مناسب و کاربردی هم نباشد به مخاطب خود ارائه دهند، با استفاده از این اصل همه موارد طرح هرچند اشتباه در ذهن مخاطب مورد قبول واقع می شود و با این تصور ذهنی از آن محصول یا خدمات استفاده خواهد کرد. شاید بتوان گفت که بسیاری از مشکلات طراحی که در حال حاضر گریبانگیر جامعه ما است، از همین موضوعات ناشی می شود.
طراحان و دست اندرکاران بیشتر به فکر استفاده از تکنیک ها و روش ها برای ارائه خدمات بیشتر و به دست آوردن منابع مالی افزون تر هستند تا طراحی درست و اصولی و در عین حال کاربردی و تاثیر گذار. آنها به این توجه کمتری می کنند که طراحی قوی، به خودی خود نتیجه ای مشابه را به همراه خواهد داشت، در تکنیک های طراحی و تبلیغات هر موضوع را که به دفعات مورد نمایش نمایش دهیم ، میزان علاقمندی افرادی که احساس خنثی نسبت به آن دارند ، افزایش خواهد یافت ، به طور مثال یک متریال گرانقیمت خاص در دکوراسیون داخلی اگر به دفعات در مکان های مختلف اجرا شود، در نمایشگاه ها عرضه شود و در شو روم های مختلف به نمایش گذاشته شود علاقه عمومی نسبت به آن متریال افزایش پیدا خواهد کرد، اما باید در نظر داشت این متریال مناسب هر مکانی نیست، بسیاری از مجریان ساختمانی بدون دانش کافی از این نوع متریال، آن را تهیه می کنند و در مکانی از نظر جغرافیایی اجرا می کنند که مخاطبین آن منطقه قدرت خرید و استفاده از این متریال و دکوراسیون حاصل از آن را ندارد ، در نتیجه مجری ساختمان متضرر می شود و به واقع بدون تحلیل درست از تبلیغات صورت گرفته محصول یا خدمات را مورد استفاده قرار داده است و اینک از این محصول خوب نتوانسته به درستی بهره برد و به جای سود بیشتر ناشی از استفاده از متریال خاص، ضرر قابل توجهی نیز کرده است.
یا مثالی دیگر در دکوراسیون؛ اغلب مردم متاسفانه تاثیر بسیار زیادی از تبلیغات تکنیکی شرکت های زرد دکوراسیون داخلی می گیرند ، این شرکت ها با هدف فروش بیشتر اقدام به هر کاری برای تبلیغات می کنند، در نتیجه هر محصولی را برای هر نوع فرهنگ ، سبک زندگی ، سن یا سلیقه و ... ارائه می دهند، در اینجا مهم نیست مخاطب در چه شرایطی زندگی می کند، محل زندگی آن دارای چه متراژی است، در چه محله ای از شهر واقع شده ، باورها و سبک زندگی آنها و حتی منطقه چیست، نیاز های آنها بررسی شده است یا خیر و چندین و چند دلیل دیگر، مهم تنها این است محصول خاص که سود بیشتری برای مجموعه دارد به فروش برسد، به همین جهت است که در بسیاری از فضاهایی که به اصطلاح طراحی دکوراسیون داخلی در آنها صورت گرفته شبیه به گالری های نمایش متریال های مختلف هستند.این افراد و شرکت های فعال در حوزه دکوراسیون از عدم آگاهی مردم سواستفاده می کنند و هر محصولی را با استفاده از تکنیک ها مختلف عرضه می کنند.در نتیجه کاربر بعد از گذشت زمانی نه چندان طولانی به دلیل آنکه این فضا براساس روحیات و نیاز های او طراحی و ساخته نشده از فضا خسته شده و مجددا اقدام به سفارش کار می کنند و تمام مراحلی که راجع به آن صحبت کردیم، مجددا تکرار می شود. طراحان داخلی و دکوراسیون باید علم خود را عرضه کنند تا مردم در آرامش و امنیت روانی در فضا زندگی کنند، استفاده از متریال نیز بخش مهمی از روند ارائه خدمات طراحی داخلی و دکوراسیون است که باید در کنار بخش های دیگر به درستی جانمایی شود تا در نهایت این پازل به ترکیبی موفقیت آمیز برای فعالان و طراحان با دانش این حوزه مبدل شود در نتیجه کاربر ضمن استفاده کاملا کاربردی از فضا به صورت ناخودآگاه لذت کافی از حضور در فضا را خواهد برد.

Copyright © 2015 - AsreSakhteman by Daustany